خنده بی گناه
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی شوخ و شیطون بود. وارد هر جمعی که می شد، با حرف ها و شوخی هاش باعث جلب توجه اکثریت می شد. اما وقتی شروع به حرف زدن می کرد، دیگه کنترل زبونش رو نداشت. گاهی شوخی هاش رنگ تحقیر و تمسخر به خودش می گرفت. گاهی کنایه می زد و گاهی هم ناگهان غیبت می کرد... و همه این کارها رو ملزومات خندوندن جمع و شاد بودن می دونست.
اما مگه بدون تحقیر و تمسخر نمیشه خندید؟ مگه بدون غیبت کنایه زدن نمیشه شاد بود؟ مگه لازمه شاد بودن ما ناراحت کردن دیگرانه؟
میشه هم شاد بود و هم گناه نکرد. میتونست از خاطرات مربوط به خودش تعریف کنه یا از هر کسی که تو جمع نشستن بخواد که یه خاطره تعریف کنن... راه برای خنده بی گناه زیاده فقط باید برای گناه نکردن، دغدغه داشته باشیم.
امام باقر علیه السلام می فرمایند:
هیچکس تا زبانش را نگه ندارد از گناهان در امان نیست1.
اجازه ندیم این زبان کوچک، گناهان بزرگ رو در نامه اعمالمون ثبت کنه.
منبع:
1.تحف العقول ص 298 - بحارالانوار(ط-بیروت) ج75، ص 178: لا یَسلَمُ أحَدٌ مِنَ الذُّنوبِ حَتَّی یَخزُنَ لِسانَهُ