بسم الله الرحمن الرحیم
این چند روزی که برای تبلیغ به شهرمون برگشته بودیم، اتفاق های بسیار زیادی افتاد. اما یکی از سخت ترین و در عین حال شیرین ترین این اتفاقات و یا شاید هم آزمایش های معجزه وار، تصادفی بود که دبروز برامون اتفاق افتاد و در عین ناباوری از مرگ حتمی نجات پیدا کردیم. دیروز از صبح مادر گفته بودند که قراره گوسفندی رو قربونی کنند، وقتی نزدیک ظهر به طرز معجزه آسایی بعد از تصادف به خونه برگشتیم، مطمئن شدم که این معجزه به دو دلیل بود، اول بخاطر اون قربونی و بعد هم بخاطر دعاهای بی پایان پدر و مادر...
از امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که: همانا خداوند دو عمل را دوست دارد، یکی اطعام و خوراندن غذا یا مهمانی دادن دوم خون ریختن یعنى ذبح گوسفند، شتر و یا هر حیوان حلال گوشت دیگر و توزیع گوشت بین نیازمندان1.
وقتی از آیت الله بهاء الدینی پرسیدند: برای معضلات و گرفتاری ها چه کنیم؟ پاسخ ایشان این بود که سه چیز بسیار موثر است:
اول کشتن گوشفند، دوم ختم حدیث شریف کساء و سوم هم فرستادن چهارده هزار صلوات.
یکی از کارهایی که خونواده ما از بچگی به ما یاد دادن صدقه اول ماه هست. گاهی که از نظر مالی توانایی کشتن گوسفند رو ندارن به قصاب محله مقداری پول میدن و ازشون میخوان به خونواده های نیازمند گوشت رایگان بده و واقعا اثرات این کارها رو ما با تمام وجود در زندگی هامون حس کردیم.
ان شاالله که خدا به همه پدر و مادرها سلامتی و عمر باعزت و به ما هم روحیه قدردانی از زحمات اون ها رو عنایت کند.
منبع:
1. محمد باقر کمرهاى، آداب معاشرت، ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ناشر اسلامیه، ج1، ص 232.