بسم الله الرحمن الرحیم
می گفت: من اصلا اینو قبول ندارم که اینهمه اعمال باید انجام بدیم تا خدا ما رو جهنم نبره. خدایی که انقدر مهربونه چی کار به ما داره؟ مگه ما چه گناهی انجام می دیم؟ من که هیچوقت گناه نمی کنم؛ نه تا حالا قلب کسی رو شکستم، نه کسی رو اذیت کردم، نه ...
حالا بیرون بودن دوتا تار مو یا اینهمه خم و راست شدن توی روز اهمیتی نداره. بنظر من دین اصلا سخت نیست، یه عده دین رو برای مردم سخت کردن ...
اول یه روایت از امیرالمومنین علیه السلام براش خوندم که فرمودن: اگر ایمان، به صِرف گفتن شهادتین بود، دیگر روزه و نماز و حلال و حرامی تشریع نمی گشت1.
وقتی این احکام رو خدا به پیامبر ابلاغ کردند، حتما دلیلی داشته. البته تو مدرسه هم همه دانش آموزها مثل هم نیستند، بعضیا همیشه نمرات خوب می گیرن و پیش همه احترام خاصی دارن، بعضی ها متوسط هستن و خیلی شناخته شده نیستن و اون احترام رو ندارن، بعضی ها هم انقدر اوضاع درسی شون خرابه که کاری از دست کسی براشون برنمیاد و نمیتونن به پایه های بالاتر برن... اگه ما هم خیلی اصراری به بالا رفتن و کسب کمال نداریم و ترجیح میدیم تنبلی رو ادامه بدیم، دیگه نیازی به این فلسفه بافی ها و گاها تهمت زدن به روحانی ها نیست...
اما اگه واقعا دنبال رستگاری در دنیا و آخرت هستیم باید به احکامی که ازمون خواسته شده، پایبند باشیم. اینکه دل کسی رو نشکنیم و کسی رو آزار ندیم خیلی خوبه ، اما همه احکامی که از ما خواسته شده این نیست.
انجام دادن یا عدم انجام احکام به حال کسی به جز خود ما نفعی نداره، اگه انجامشون بدیم به خودمون لطف کردیم و اگه هم بیخیالشون باشیم نتیجه کم همتی خودمون رو خواهیم دید. اگه قبول کردیم که مسلمان هستیم باید همه شئونات یک مسلمان رو قبول کنیم، نمیشه که نومن ببعض و نکفر ببعض باشیم.
منبع:
1.کافی، ج 2، ص 33، حدیث 2: لو کان الایمانُ کلاماََ لم ینزل فیه صوم و لا صلاة و لا حلال و لا حرام