بسم الله الرحمن الرحیم
همه ی ما در زندگی نیازمند الگو هستیم. معمولا علمای عصر ما از الگوهای عینی و ملموس هستند که دیدن رفتارها و زندگی اونها، اثر خوبی بر رفتارهای ما خواهد گذاشت.
یکی از بهترین نمونه های مهرورزی به همسر امام خمینی (رحمة الله علیه) بودند که از رفتارهای محبت آمیزشان بسیار شنیده ایم.
خانم فریده مصطفوی، دختر امام تأکید میکند:«هیچ وقت ما ندیدیم ایشان[امام]
به خانم بگویند «فلان کار را انجام بده» و یا حتی «یک چای برای من
بریز»... خیلی به ایشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه میکردند و مقید بودند
این اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند. امام احترام
فوقالعاده برای خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگی، هیچ وقت یک
لیوان آب از خانم نخواستند... در شرایط سخت روزهای آخر، هر وقت چشم باز
میکردند، اگر قادر به صحبت بودند، میگفتند: خانم چطورند؟... اگر روزی
خانم غذا را تهیه میکردند، هر چقدر هم که بد میشد، کسی حق اعتراض نداشت و
امام از آن غذا تعریف میکردند. امام به ما میگفتند: هیچ کس مادر شما
نمیشود.1»
یکی از مهمترین اصول در ارتباط همسران این است که محبت خود را علنی کنند و این محبت کردن را فرزندان ببینند. هم بچه ها یاد می گیرند و هم بنا به احادیثی که در رابطه با علنی گفتن دوستت دارم وجود دارد2؛ اثرات زیادی در زیباتر شدن روابط زن و شوهر خواهد گذاشت.
درباره علامه طباطبایی و رفتارشون با همسرشون هم بسیار شنیده ایم که خیلی عاشقانه و با محبت زندگی می کردند طوریکه انگار هیچ وقت هیچ مشکلی با هم نداشتند. مرحوم علامه طباطبایی(ره) بارها از همسر خود به عنوان زنی صبور و شکیبا یاد
کرده است و خود نیز در قدردانی از محبتهایی که همسرش به وی نموده بود
کوتاهی نمیکرد و در این خصوص از رفتار خوب خود ذکری به میان نمیآورد و
همه خوبیها را به همسرش نسبت میداد.3
طوریکه همیشه علامه ، نوشتن کتاب شریف المیزان را مدیون فداکاری و همراهی همسر خود می دانستند.
فرزند علامه درباره رفتار علامه و همسرشان می گویند:
رفتارشان با مادرم بسیار احترامآمیز و دوستانه بود. همیشه طوری رفتار
میکردند گویی مشتاق دیدار مادرم هستند. ما هرگز بگو مگو و اختلافی بین آن
دو ندیدیم. به قدری نسبت به هم مهربان و فداکار و باگذشت بودند که ما گمان
میکردیم اینها هرگز با هم اختلافی ندارند آنها واقعاً مانند دو دوست با هم
بودند.4»
همسر شهید مطهری (ره) می گویند:
در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی کردم، همیشه با یک حالت تواضع و آرامش
با من رفتار میکردند، با صدای متین و چهره خندان، به طوری که من با یک
ارادت و عشق خاصی کار میکردم و علاقه شدید ایشان به من و محبتهایی که
میکردند، مرا در انجام کارهای منزل رغبت و شوق عجیبی میبخشید. من بسیار
کم سن و سال بودم که به منزل ایشان آمدم. ولی با همه آن کمی سن، هیچ وقت
یادم نمیآید که از ایشان ناراحتی و رنجی دیده باشم. بسیار مهربان و با
گذشت بودند، و به آسایش و راحتی من و بچهها اهمیت میدادند. آنقدر با من
صمیمی و نزدیک بودند که رنج و ناراحتی مرا نمیتوانستند تحمل کنند. یادم
هست یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روزی با یکی
از دوستانم به تهران برگشتم. نزدیکیهای سحر بود که به خانه رسیدم. وقتی
وارد خانه شدم، دیدم همه بچهها خواب هستند، ولی آقا بیدار است. چای حاضر
کرده بودند، میوه و شیرینی چیده بودند و منتظر من بودند. دوستم از دیدن این
منظره بسیار تعجب کرد و گفت: همه روحانیون این قدر خوب هستند! بعد از سلام
و علیک، وقتی آقا دیدند، بچهها هنوز خوابند. با تأثر به من گفتند:
میترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان
بیاید5.
این ها نمونه هایی از علما بودند که رفتار عاشقانه و در عین حال دو طرفه ای در زندگی حکمفرما بوده. علمای بسیار برجسته ای را میشناسم که بخاطر تحمل بدخلقی و بدرفتاری های همسرانشان به درجات بالایی از کمال رسیدند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله سلم) فرمود: مردى که بر بداخلاقى زنش
صبر و بردبارى کند، خداوند پاداشى را که به داود(علیه السلام) به خاطر تحمل
بلا و سختى عطا کرد به او مى دهد، و زنى که بر بداخلاقى شوهرش شکیبایى به
خرج دهد، خداوند همانند پاداش حضرت آسیه را به او خواهد داد6.
منابع:
1.پا به پای آفتاب، ج 1، صص 92و97
2. وسائل الشیعة، ج 14، ص 10: قول
الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا
3.مجله زن روز، ش 892.
4.همان
5.به نقل از کتاب سرگذشتهای ویژه، ج 2، صص 108 تا 111.
6. بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۴۷.
مَنْ صَبَرَ عَلى سُوءِ خُلْقِ امْرَأَتِهِ اَعْطاهُ اللَّهُ
مِنَ الاَجْرِ ما اَعْطاهُ داوُدَ(علیه السلام) عَلى بَلائِهِ، وَ مَنْ
صَبَرَتْ عَلى سُوءِ خُلْقِ زَوْجِها اَعْطاها مِثْلَ ثَوابِ آسِیَةَ
بِنْتِ مُزاحِمٍ