همیشه از پدر و مادرش شاکی بود.
معتقد بود به هرجا که رسیده از تلاش خودش بوده نه کمک پدر و مادرش.
بارها وقتی به شاگردهایش درباره نیکی به والدین می گفت.
خود را نمونه تام و تمام یک فرزند نمونه می دانست؛ که باعث سربلندی خانواده شده.
اما آیا واقعا همینطور بود؟
مگر خداوند در جای جای قرآن بعد از پرستش خودش سفارش به پدر و مادر نکرده1؟
مواظب رفتارهامون با پدرو مادرمون باشیم. چرا که همین رفتارها آزمونی برای خداپرستی است.
مگر نه اینکه یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ2؟
آیا این همه منت و غرور و شکایت، با اکرام همخوانی دارد؟
منابع:
1. سوره بقره، آیه 83: لاَ تَعْبُدُونَ اِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ اِحْسَاناً : کسی را جز خدا نپرستید و به والدین خود نیکی کنید.
2. همان، آیه 264: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ: ای کسانی که ایمان آورده اید! بخششهای خود را با منت و آزار ، باطل نسازید!