آیا اخلاق و سیاست در مقابل هم هستند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
می گفت: چرا اینقدر اصرار دارید که دین رو با سیاست حتما گره بزنید. پیامبر نیومده بود برای حکومت کردن، فقط اومده بود برای درس اخلاق به مردمی که در اون زمان در اوج بی فرهنگی زندگی می کردند. عقیده ش این بود که شما با این کار باعث زده شدن مردم از دین میشید. شما باید چهره ی رحمانی دین رو به مردم نمایش بدید و سیاست رو به سیاست مداران واگذار کنید.
گفتم: چطور همچین فکری می کنید وقتی یکی از مهمترین کارهای دوران پیامبر، جنگ های ایشان با کفار و معارضین بود1. آیا کسی که حکومتی در دست نداره میتونه به تنهایی به جنگ بره؟
پس اون آیاتی از قرآن که اشاره به قدرت نظامی می کند2 رو چطور توجیه می کنید؟ اگر حکومت کردن دلیلی نداشت مسلمین چطور باید قدرت نظامیشون رو تقویت می کردند؟
اگر حکومت معنی نداشت، چرا امیرالمومنین علیه السلام فرماندار تعیین می کردند و برای اون ها توصیه نامه می نوشتند3 و خط و مشی حکومت رو به اونها یادآوری می کردند؟
اینکه ما به جنبه های اخلاقی اسلام برسیم اصلا دلیل بر عدم سیاسی بودن دین نیست. این امر اصلا تعارضی با هم ندارند.
چرا بدون فکر کردن به عمق مسائل، به راحتی شبهه های ماهواره ها رو قبول می کنیم؟
کمی بیشتر تامل کنیم...
منابع:
1.برای مطالعه بیشتر درباره غزوات پیامبر اینجا را کلیلک کنید.
2. سوره انفال، آیه 60: و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدواللّه و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم اللّه یعلمهم و ما تنفقوا من شی ء فی سبیل اللّه یوفّ الیکم و انتم لا تظلمون.
3. برای مطالعه نامه های امیرالمومنین علیه السلام به اینجا مراجعه کنید.