ترنم معرفت

گام به گام تا رسیدن به معبود

ترنم معرفت

گام به گام تا رسیدن به معبود

ترنم معرفت

بسم الله الرحمن الرحیم
به گفته ی احادیث در آخر الزمان نگه داشتن دین سختتر از نگه داشتن آهن مذاب در دست است. هدف از ایجاد این وبلاگ تقویت باورهای دینی و اعتقادی و پاسخ به سوالات اعتقادی ، احکام و هرگونه سوالات دینی است. باشد که مورد رضایت حضرت ولی الله الاعظم روحی لتراب مقدمه فداه قرار گیرد و به اندازه ی ساعتی باعث تعجیل در امر فرجشان شود.
آمین.

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

۰۳
تیر

مدت ها بود گمشده ای داشت. هر چه بیشتر می گشت؛ ناامیدتر می شد.

با هر چیزی خودش را سرگرم می کرد؛ تا آرامش از دست رفته زندگی را پیدا کند.

 اما همه چیز فقط درمان مقطعی بود.

مدتی با سیگار، مدتی با دوستان و مهمانی های مختلف، مدتی با قرص های آرامبخش ... اما هیچکدام آرامش واقعی نبود.

هر چند ماه یک بار به دیدن پدر و مادر پیرش می رفت. هر بار مادر می گفت: أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ1. او می خندید و می رفت!

این بار اما فرق داشت. خوب که فکر کرد، مواقعی که روابطش با خدا بهتر بود، اخلاق و زندگی اش هم روال بهتری داشت.

 انگار فقط با خدا آرامش داشت.

منبع:

1.      سوره مبارکه رعد، آیه 28: الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ: آنها کسانى هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرامش مى‏گیرد، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا مى‏کند.


۳۰
خرداد


 گفت: خدای من مهربون تر از اینه که بخواد به خاطر نماز نخوندن منو ببره جهنم.

گفتم: اتفاقا خدای همه مون یکیه. همون که مهربون تر از مادر به بنده هاست1.

اما من یه سوال دارم: اگه موقع راه رفتن یه تیکه شیشه زیر پات باشه و من بهت بگم، آیا مهربونی کردم یا نامهربونی؟

 اگه شما باتوجه به این که من قبلا بهت گفتم، اما بازم پات رو روی شیشه بذاری آیا به خودت بد نکردی؟

 مثَل ما و اعمالمون تو این دنیا همینه. خدا بهمون هشدار رو داده2، ما با بی توجهی از کنارش رد می شیم. غافل از اینکه هر کاری اینجا انجام بدیم، تجسم یافته اش رو در قیامت خواهیم دید: فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ3.

منابع:

1.       بحارالانوار، ج 67، ص 24: رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) بر زنیکه آتش تنور روشن کرده بود و نان مى پخت گذشتند. این زن طفلى داشت که پهلوى خود نشانیده بود.همینکه چشمش به آن حضرت افتاد عرض کردیا رسول الله شنیده ام که شما فرموده اید: ان الله ارحم بعبده من الوالده بولده یعنى خداوند مهربان تر است به بنده خود از مادر نسبت به فرزند خود.آیا راست است؟ گفت: بلى.زن عرض کرد: مادر طفل خود را در این تنور نمى اندازد خدا چگونه بنده خود را به جهنم مى برد؟فبکى رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) و قال:ان الله لا یعذب بالنار الا من انف ان یقول لا اله الا الله پس رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلمبنا کرد گریه کردن و فرمود:خدا به آتش کسى را عذاب نمى کند مگر اینکه از گفتن لا اله الا الله پرهیز کند، یعنى تکبر کند.

2.       سوره مبارکه ص، آیه 26 : وَ لاَ تَتَّبِعِ الْهَوَیَ فَیضِلَّک؛ هرگز متابعت هوا مکن که تو را از راه خدا گمراه می کند.

3.       سوره مبارکه زلزال، آیات 7 و 8:  فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ؛ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ .  پس هر که هموزن ذرّه‏اى نیکى کند [نتیجه‏] آن را خواهد دیدو هر که هموزن ذرّه‏اى بدى کند [نتیجه‏] آن را خواهد دید.

 

 


۲۳
خرداد

هر بار خطایی می کرد و نگران فاش شدنش می شد؛ با خودش می گفت: کی می خواد بفهمه. به این می گن جوونی کردن، اشکالی نداره....

همینطور که مادر با تلویزیون قرآن می خواند، یک لحظه نگاهش به صفحه تلویزیون افتاد: یوم التبلی السرائر : روزی که رازها فاش می شود1.

خشکش زد.

تا به حال کارهام رو از کی مخفی کردم؟ از همونی که همه چی رو می دونه یا از خونوادم؟

خونوادم می خوان بهم کمک کنن یا اونی که همه دنیا دستشه؟

گاهی با یک تلنگر کوچک، خیلی چیزها رو با عمق وجودمون درک می کنیم.

ان شاالله که تو این ماه مبارک بتونیم متحول بشیم.

منبع:

1.     سوره مبارکه طارق، آیه 9.


۱۴
مهر

بسم الله الرحمن الرحیم

کوچیک که بودیم، بهمون می گفتن دروغگو دشمن خداست...

اما خدا رو خوب بهمون معرفی نکرده بودن که بدونیم این دشمنی ما رو از چه فیوضاتی محروم می کنه. شاید با خودمون می گفتیم خب دشمن باشه حالا چی کار کنیم... 

برای اینکه خدا رو به بچه هامون معرفی کنیم، باید با زبون خودشون باهاشون صحبت کنیم. این که خدا رو برای بچه ها اثبات کنیم بله لازم هست؛ اما در اولویت نیست. کسی که هنوز خدا رو نشناخته، اثباتِ وجودِ او دردی رو ازش دوا نمی کنه. 

برای شناختن خدا به بچه ها از هر فرصتی استفاده کنیم. وقتی میان بهتون میگن دوستت دارم، میتونید بعد از جمله منم دوستت دارم از جمله اما خدا بیشتر از من دوستت داره استفاده کنید.

میتونید بعد از انجام هر کار خوبش، از اینکه( خدا چقدر دوست داره آدمایی که کارهای خوب رو انجام میدن)، براش بگید و خیلی فرصت های دیگه...

 اگه از کودکی بچه هامون رو عاشق بار بیاریم، بعد از بزرگ شدنشون دغدغه تربیت دینی اون ها رو نخواهیم داشت. 

ان شاالله که فرزندانی عاشق خدا و اهل بیت علیهم السلام تربیت کنیم تا در محضر خدا سربلند باشیم. 

۳۱
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

این چند روزی که فعالیتم کم شده بود، سخت مشغول امتحاناتم بودم.

نزدیک امتحان ها شدید استرس می گرفتم و نگران می شدم. نکنه امتحان رو خوب ندم و آبروم پیش استاد به باد بره ، نکنه نمره هام خوب نشه، نکنه جواب ها رو کامل بلد نباشم و... معمولا هم آدم خودش میدونه چقدر این استرس واقعی یا کاذبه، چون میدونه درس خونده یا نه!

اما به این فکر کردم که اینقدر که برای امتحان های این دینا که بعضا هیچ فرقی هم به حالمون ندارن اینقدر استرس داریم، آیا برای امتحان اصلی هم استرس داریم؟

اگه بله داریم، آیا این استرس نفعی هم به حالمون داره؟

اون نگرانی و استرسی خوبه که باعث حرکت و فعالیت ما بشه؟ آیا نگرانی از قیامت باعث شده که گناهانمون رو کنار بگذاریم؟

امام علی علیه السلام می فرمایند:

کـوشـش شـمـا در دنـیـا ایـن بـاشد که از این چند روزه کوتاه براى روزهاى بلند آخرت توشه برگیرید1.

اگر این استرس باعث حرکت برای برگرفتن توشه برای آخرت باشه که اون نگرانی تا حدی برطرف میشه چون خود خدا در قرآن می فرماید: لا یکلف الله نفساً الا وسعها2...

ان شاالله که بتونیم همه تلاشمون رو در راستای آباد کردن آخرتمون به کار بگیریم تا در روزی که همه سخت پریشان هستن ما راضی و راحت باشیم. 

منبع:

1. نهج السعاده ، ج 3، ص 150 :فَاجْعَلُوا اجْتِهادَکُمْ فِیهَا التَّزَوُّدَ مِنْ یَوْمِهَا الْقَصیرِ لِیَوْمِ الاَّْخِرَةِ الطَّویلِ

2. سوره مبارکه البقرة آیه ۲۸۶: لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها ۚ لَها ما کَسَبَت وَعَلَیها مَا اکتَسَبَت ۗ رَبَّنا لا تُؤاخِذنا إِن نَسینا أَو أَخطَأنا ۚ رَبَّنا وَلا تَحمِل عَلَینا إِصرًا کَما حَمَلتَهُ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِنا ۚ رَبَّنا وَلا تُحَمِّلنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ ۖ وَاعفُ عَنّا وَاغفِر لَنا وَارحَمنا ۚ أَنتَ مَولانا فَانصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرینَ

۱۷
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم
پدرم همیشه از دوستان زمان انقلابش خاطرات نابی تعریف می کنه. هر بار هم با حسرت از شهادتشون میگه. می گفت یکی از دوستانش هر سال تمام اموالش (هر چیزی که داشت) رو نصف می کرد، نصفش رو برای خودش نگه می داشت و بقیه رو به نیازمندان می داد. می گفت: یه بار ازش پرسیدم: اخه وقتی همه چیز رو نصف می کنی؛ چطور زندگی می کنی؟ 
جواب داده بود: من با خدا معامله می کنم. وقتی هم که با خدا معامله کنی ضرر نمی کنی. مشکل اینه که خیلی ها به خدا اعتماد ندارن. بیشتر از همه ی چیزهایی رو که در راه خدا میدم به سرعت برمیگردن بهم. 
خداوندمتعال میفرماید:
«کسانی که کتاب الله (قرآن را) می‌ خوانند و نماز را پا برجای می‌ دارند و از چیزهائی که بدیشان داده‌ ایم، پنهان و آشکار، انفاق می کنند، آنان چشم امید به تجارتی دوخته ‌اند که هرگز بی‌ رونق نمی ‌گردد و از میان نمی ‌رود1»

منبع:

1.-[فاطر/29] : انَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرّاً وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ 

۱۶
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

می گفت: من اصلا اینو قبول ندارم که اینهمه اعمال باید انجام بدیم تا خدا ما رو جهنم نبره. خدایی که انقدر مهربونه چی کار به ما داره؟ مگه ما چه گناهی انجام می دیم؟ من که هیچوقت گناه نمی کنم؛ نه تا حالا قلب کسی رو شکستم، نه کسی رو اذیت کردم، نه ...

حالا بیرون بودن دوتا تار مو یا اینهمه خم و راست شدن توی روز اهمیتی نداره. بنظر من دین اصلا سخت نیست، یه عده دین رو برای مردم سخت کردن ...

 اول یه روایت از امیرالمومنین علیه السلام براش خوندم که فرمودن: اگر ایمان، به صِرف گفتن شهادتین بود، دیگر روزه و نماز و حلال و حرامی تشریع نمی گشت1.  

وقتی این احکام رو خدا به پیامبر ابلاغ کردند، حتما دلیلی داشته. البته تو مدرسه هم همه دانش آموزها مثل هم نیستند، بعضیا همیشه نمرات خوب می گیرن و پیش همه احترام خاصی دارن، بعضی ها متوسط هستن و خیلی شناخته شده نیستن و اون احترام رو ندارن، بعضی ها هم انقدر اوضاع درسی شون خرابه که کاری از دست کسی براشون برنمیاد و نمیتونن به پایه های بالاتر برن... اگه ما هم خیلی اصراری به بالا رفتن و کسب کمال نداریم و ترجیح میدیم تنبلی رو ادامه بدیم، دیگه نیازی به این فلسفه بافی ها و گاها تهمت زدن به روحانی ها نیست... 

اما اگه واقعا دنبال رستگاری در دنیا و آخرت هستیم باید به احکامی که ازمون خواسته شده، پایبند باشیم. اینکه دل کسی رو نشکنیم و کسی رو آزار ندیم خیلی خوبه ، اما همه احکامی که از ما خواسته شده این نیست. 

انجام دادن یا عدم انجام احکام به حال کسی به جز خود ما نفعی نداره، اگه انجامشون بدیم به خودمون لطف کردیم و اگه هم بیخیالشون باشیم نتیجه کم همتی خودمون رو خواهیم دید. اگه قبول کردیم که مسلمان هستیم باید همه شئونات یک مسلمان رو قبول کنیم، نمیشه که نومن ببعض و نکفر ببعض باشیم.


منبع:

1.کافی، ج 2، ص 33، حدیث 2: لو کان الایمانُ کلاماََ لم ینزل فیه صوم و لا صلاة و لا حلال و لا حرام

۱۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

غمگین به نظر می رسید. مدتی بود کم حرف شده بود. کمی باهاش صحبت کردم. می گفت: این همه تاکید شده به یاد مرگ. منم مدتی شروع کردم به فکر کردن درباره مرگ؛ اما نتیجه این که افسرده و دلزده شدم. همش فکر می کنم قراره بمیرم و از زندگی زده شدم. 

گفتم: اولا که نه افراط درسته نه تفریط. ثانیا اگه به مرگ درست نگاه کنیم این اتفاق ها نمی افته. 

اگه زندگی دنیا رو یک فرصت بدونیم که باید ازش حداکثر استفاده رو بکنیم، دیگه با یاد مرگ ، از زندگی زده نمیشیم که هیچ اتفاقا بیشتر هم قدرش رو می دونیم. اتفاقا اینطوری بیشتر می تونیم اولویت سنجی کنیم و ببینیم کدوم کارها برامون در اولویت هستن؟ بعضی کارها واقعا نیازی نیست حتما انجام بشن و بعضی کارها رو حتما باید انجام بدیم. 

لازم نیست هر لحظه منتظر مرگ بشینیم و افسرده بشینیم، اما با یا مرگ، یاد می گیریم که خودمون رو برای مرگ آماده کنیم و نسبت به این واقعه حتمی بی خیال نباشیم. 

اگه حق الناس رو رعایت کنیم و مواظب حق الله باشیم، خیلی راحت خودمون رو آماده مرگ کردیم و از مواجهه باهاش نگران نمی شیم. 

امام على علیه السلام می فرمایند: چونان کسى مباش که بدون عمل ، به آخرت امید بسته است··· از مرگ مى ترسد، اما پیش از رفتن کارى نمى کند1.


منبع:

1. نهج البلاغة : الحکمة 150 : لا تَکُن مِمّن یَرجو الآخِرَةَ بغَیرِ العَمَلِ ··· یَخشَى المَوتَ ، و لا یُبادِرُ الفَوتَ .


۰۹
خرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

تو مسجد نشسته بودیم و مشغول قرائت قرآن. دائم با گوشی مشغول بود. یا پیامک می داد یا صفحه رو خاموش و روشن می کرد و منتظر پیام یا تماس بود.

با خودم فکر کردم اگر همین قدر مشتاق ارتباط با خدا بودیم و از هر لحظه برای ارتباط با خدا استفاده می کردیم الان در چه وضعیت معنوی خوبی بودیم. چقدر به خدا نزدیک شده بودیم. 

کاش روزانه برای ارتباط با خدا وقت بگذاریم، مخصوصا حالا که ماه رمضون هست. توی این 30 روز می تونیم تمرین کنیم تا برای بقیه ماه های سال هم به این ارتباط با خدا عادت کنیم.

امام علی علیه السلام می فرمایند: هر کس رابطه اش را با خدا اصلاح کند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود1.

بعضی از مشکلاتی که این روزها با اون ها درگیر هستیم ، بخاطر دوری از خداست. گاهی با یه توجه و توسل خیلی از مشکلاتمون به راحتی حل میشه. 

ان شاالله که در این ماه مبارک ، بتونیم رابطه مون رو با خدا بهتر کنیم و بندگی کردن رو خوب بیاموزیم.

منبع:

1.من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 396 ، ح 5845 - تنبیه الخواطر یا مجموعه ورام ج 2 ، ص 163 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68، ص 366، ح 12: مَن أَصلَحَ فیما بَینَهُ و َبَینَ اللّه  أَصلَحَ اللّه  فیما بَینَهُ وَ بَینَ النّاسِ

۰۷
خرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

با حالت خاصی گفت: مگه نمیگید روزه بگیریم که حال فقرا رو درک کنیم. خب باشه ما درک کردیم ولی بجای روزه گرفتن و عصبی شدن و خسته شدن میریم و به فقرا کمک می کنیم نه اینکه راحت هر کاری دلمون میخواد بکنیم و دلمون خوش باشه که روزه هستیم...

گفتم: کی دلیل تامه روزه رو گفته؟ شاید یکی از دلایلش همین باشه اما مطمئنا همه دلیل این نیست. 

بعد هم فکر نمی کنی یکمی تند میری؟ اگه ما به کسی درباره حجاب یا دروغ یا ... امربه معروف بکنیم سریع میگی قضاوت نکن! اما خودتون اجازه دارید که قضاوت کنید؟ 

 دین ما همونقدری که به نماز و روزه اهمیت داده، همونقدر هم به خمس و زکات پرداخته. اگه ما روزه می گیریم خمس اموالمون رو هم میدیم و همین خمس خرج اون فقرای مورد نظر شما میشه. 

دین ما همونقدر که به این یک ماه رمضان تاکید کرده، همونقدر هم در یازده ماه بعدش به هر بهانه ای به صدقه و کمک به برادر دینی سفارش کرده. 

بله ممکنه یه عده آداب روزه داری رو رعایت نکنن ، اما این باعث نمیشه که ما هم به همین دلیل از دین زده بشیم و بگیم پس ما دیگه روزه نمی گیریم. اگه میخوایم به خاطر خدا به مردم فقیر کمک کنیم، به خاطر همون خدا به فرامینش عمل کنیم.

 خوبه که یکمی برای خدا بندگی کنیم. بدون چون و چرا... 

۰۷
فروردين

بسم الله الرحمن الرحیم

می خواستن عکس بگیرن، که دختر شالش رو کاملا از سرش برداشت. دوستش با تعجب نگاهش کرد، که خیلی راحت شنید اینجا که شهر ما نیست، کسی ما رو نمی شناسه.

بهشون نزدیک شدم و گفتم: بنظرتون اینجا شهر شما نیست، خدا هم اینجا حضور نداره؟ یا خدای اینجا فرق داره؟ یا اینکه احکام شرعی فرق داره؟

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:

تمام و کمال تقوا این است که آنچه را نمى دانى بیاموزى و بدانچه مى دانى عمل کنى1 .

به گفته اکثر علما و بزرگان ما در دورانی زندگی می کنیم، که بسیار به ظهور نزدیک هستیم. سعی کنیم تا می تونیم تقوای الهی رو رعایت کنیم. اگر طبق همین حدیث عمل کنیم و به آنچه می دانیم عمل کنیم ، ان شاالله که هنگام ظهور جزء سرافکندگان نخواهیم بود.


http://www.hawzah.net/Image/telegram/ghesar---95--02-07.jpg

منبع:

1.مجموعه ورام ج 2 ، ص 120: تَمامُ التَّقوى اَن تَتَعَلَّمَ ما جَهِلتَ وَ تَعمَلَ بِما عَلِمتَ

۲۵
اسفند

بسم الله الرحمن الرحیم

در محله معروف بود. هیچگاه بدون تسبیح ندیده بودمش. همیشه در حال ذکر گفتن بود. کافی بود تا ببینه، کسی مشکلی پیدا کرده، سریع دست به کار می شد و هر کاری از دستش برمیومد انجام می داد، انگار خودش مشکل داره و تا وقتی هم اون مشکل رو حل نکرده بود، دست بر نمی داشت. می گفت: خدا دوست داره ببینه که همونطوری که از خدا دم میزنی حاضری در راهش قدم برداری یا نه؟ میگفت: دلم میخواد تا جایی که بتونم گره از کار مردم باز کنم.

امام صادق علیه السلام فرمودند: ابلیس گفت:5 تن هستند که هیچ چاره ای برای آن ها ندارم، اما دیگر مرمان در مشت من هستند:

1. هر که با نیت درست به خدا پناه ببرد و در همه کارهایش به او تکیه کند.

2. کسی که شب و روز بسیار تسبیح خدا بگوید.

3. کسی که برای برادر مومنش آن پسندد که برای خود می پسندد.

4. کسی که هر گاه مصیبتی به او می رسد، بی تابی نمی کند.

5. و هر کسی که به آن چه خداوند قسمتش کرده، خرسند است و غم روزی اش را نمی خورد1.

ان شاالله ما هم از کسانی باشیم که شیطان راه نفوذی بر ما نداشته باشه.


http://www.hadithlib.com/files/02H.jpg


منبع:

1. الخصال، ج 1، ص 285


۰۹
آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

بعضی حرفه ها مسئولیت سنگین تری نسبت به دیگران برعهده دارند. چون مردم حرف های اون ها رو باور می کنند. مثلا روزنامه نگارها. اگر بخاطر اغراض سیاسی یا بهره برداری های حزبی حرف ها رو اشتباه منتقل کنند یا اینکه سر و ته بعضی حرف ها رو بزنند و مطلب رو نصفه نیمه به خورد مخاطبان بدهند یا حتی مطلب درستی رو در زمان نامناسبی منتشر کنند، حتما باید پاسخگوی اعمالشون باشند؛ چون با این کار باعث می شن که مردم از کسی متنفر شوند یا به طور اشتباه به شخصی اعتماد کنند یا حتی دشمن رو امیدوار کنند.


http://uupload.ir/files/f652_ghol_sadid.jpg

خداوند در قرآن می فرمایند:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً : ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی پیشه کنید و سخن استوار برانید1.

در این آیه خداوند از مومنین می خواهند که تقوا داشته باشند و سخن درست و مطابق با واقع بگویند. طوری صحبت نکنند که نیمی از واقعیت را بگویند و نیمی از آن را پنهان کنند. از ویژگی های قول سدید این است که حرف مطابق با واقع، در زمان مناسب و دور از فساد و دو به هم زنی و برای خدا باشد، نه بخاطر حب و بغض های خودمون. اصولا هرجا که قید برای خدا رو در کارهامون رعایت کنیم، اون کار درست و حساب شده خواهد بود.

انگار خدا در این آیه یکی از شرایط رعایت تقوا را قول سدید معرفی کرده. پس اگر می خواهیم تقوا را رعایت کنیم باید مواظب صحبت کردن هامون هم باشیم.

نکنه گاهی به خاطر دنیای دیگران، آخرت خودمون رو به باد بدیم. سعی کنیم، تمرین کنیم برای خوب بودن.

ان شاالله که تمامی صحبت هامون از نوع قول سدید باشه.



حجة الاسلام و المسلمین پناهیان در این زمینه سخنرانی زیبایی دارند، میتونید در اینجا بخونید.

منبع:

1. سوره احزاب، آیه 70 و سوره نساء، آیه 9


۱۴
آبان

بسم الله الرحمن الرحیم

مدتی بود که هربار منزل یکی از دوستان دعوت می شدیم و هربار اتفاقی می افتاد که نمیتونستم برم. این بار که زنگ زد و دعوت کرد گفتم این دفعه هرطور که شده حتما میرم و از این شرمندگی نجات پیدا می کنم؛ اما باز هم اتفاقی افتاد که نتونستم حرفم رو عملی کنم و برم...

از امیرالمومنین علیه السلام پرسیدند: خدا را چگونه شناختی؟ حضرت فرمودند: خداوند را به وسیله فسخ شدن تصمیمها گشوده شدن گره ها و نقض اراده ها شناختم1.

کلام حضرت خیلی زیباست. گاهی ما هرچقدر هم که تلاش کنیم مانع انجام کاری شویم می توانیم، یا گاهی فکر می کنیم تمام درها به روی ما بسته شده و هیچ راه نجاتی نداریم که از جایی که فکرش را هم نمی کنیم گشایشی می شود. این نشان می دهد که عاملی بزرگتر و قدرتمند تر از اراده و توان ما وجود دارد که همه ی امور ما را اداره و سرپرستی می کند.

وقتی چنین خدای بزرگی داریم چرا از ناملایمات و گرفتاری ها نگران و اندوهناک شویم؟


http://uupload.ir/files/zb3y_5.jpg


منابع:

1.نهج البلاغه کلمات قصار شماره 250: عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم و حل العقود و نقض الهتم

۰۴
آبان

بسم الله الرحمن الرحیم

میگفت یه مدت که تصمیم بگیرم یکی از عادات بدم رو تَرک کنم، باید کلی با خودم بجنگم و دائم برای خودم دلیل بیارم که نباید این کار رو انجام بدم. کلی با خودم قرار میذارم و برای خودم تشویق و گاهی هم تنبیه در نظر میگیرم که دیگه سراغی ازش نگیرم. اما با گذشت زمان انگیزه هام یادم میرن قول و قرارم رو فراموش می کنم و دوباره انجامش میدم. اشکال کارم کجاست؟

به نظرم اومد که هم اراده قوی نداره و هم قول و قرارش قول واقعی نیست. چندتا راهکار به ذهنم رسید که یکی دوتاش رو قبلا اینجا گفتم اما بازهم برای یادآوری میگم. گاهی یادآوری نیازه.


http://s7.picofile.com/file/8265574734/%D8%B9%DA%A9%D8%B3_%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87_2.gif

گفتم سعی کن روزانه با خدا ارتباط داشته باشی. به شیطان اجازه نده همه ی وقتت رو پر کنه. یه ساعتی رو برای خدا جدا کن به نام ساعت خدا

شب ها قبل از خواب حتما در حد چند کلمه هم که شده با امام زمان علیه السلام صحبت کن هم اثرات معنوی فوق العاده ای داره و هم یادت نمیره که ما امام حاضر داریم.

سوم اینکه ما به خاطر هجوم دائمی شیطان نیاز داریم که دائما موعظه بشیم. میتونی هر روز یه سخنرانی کوتاه گوش کنی. از این کانال ها تو تلگرام زیاده. الان که شیطان از هر راهی به دنبال بیرون کشوندن پای ما از صراط مستقیم هست ما نباید به راحتی این اجازه رو بهش بدیم. اون میخواد تو رو از خدا دور کنه اما تو نباید به هیچ عنوان این اجازه رو بهش بدی.

خدایا خودت کمکمون کن تا بتونیم روی قول و قرارهامون با تو ثابت قدم بمونیم.

۲۶
ارديبهشت

بسم الله الرحمن الرحیم

شاید دیده باشید افرادی رو که تا کوچکترین ناراحتی و یا اتفاقی براشون می افته شروع می کنن به ناله کردن و اعتراض به خدا که چرا من؟ مگه من چیکار کرده بودم؟ مگه بجز من بنده ی دیگه ای نداری و ... و به جای صبوری کردن و فکر کردن به راه چاره دائما در حال ناله کردن و بی تابی هستن.

 در مقابل این افراد ، اشخاصی هستن که وقتی اتفاق ناراحت کننده ای براشون می افته بسته به شدت و ضعف اون اتفاق ، یا سعی می کنن به روی خودشون نیارن و یا اینکه به خوبی از اون اتفاق ناراحت کننده یاد می کنند و معتقدند که هر چه از دوست رسد نیکوست.

مثلا یکی از دوستان با خوشحالی میگفتن الحمدلله چند سالی هست تو ایام فاطمیه ، کمر دردم بدجوری شدت می گیره؛ اینجوری بهتر روضه ها رو درک می کنم.

اگر بینشمون رو عوض کنیم و به اتفاقات و بلاهایی که سرمون میاد جور دیگه ای نگاه کنیم نه تنها که اینقدر اذیت نمیشیم بلکه شاید گاهی خوشحال هم بشیم از اینکه روحمون با این بلاها صیقل داده میشه و ناب میشه. روایات زیادی داریم در رابطه با بلا و اینکه این بلاها چقدر برای ما خوب و مفید هستند. در روایات داریم که البلاءُ للولاء یعنی بلا برای نزدیکان و دوستداران خداست. انگار که هر چه میزان محبت و ارادت بنده نسبت به مولی بیشتر بشه پیمانه ی بلای او هم پُر تر شده. انگار خدا می خواهد مومنین را در همین دنیا پاک کند تا وقتی از دنیا رفتند در سرای ابدی راحت و ایمن به زندگی جاودانه ی خود ادامه دهند.

البته اینکه در روایات گفته میشود بلا منظور این نیست که حتما باید اتفاق وحشتناکی برای انسان بیفتد (البته این هم نسبت به درجات ایمان متفاوت است). وقتی امام صادق علیه السلام حدیثی راجع به بلا را برای اصحاب فرمودند که ملعون است کسی که چهل روز بر او بگذرد و آسیبی به او نرسد و تعجب ایشان را دیدند، فرموند: بلا حتی ممکن است اندوهی باشد که بر دل مومن نشسته و خیلی زود برطرف می شود یا اینکه ممکن است خار کوچکی باشد که به دست او فرو می رود1.

به قول مولی محمد بید آبادی: هرکه در این بزم مقرب تر است / جام بلا بیشترش می دهند. 

پیامبر بزرگوار اسلام می فرمایند:

زن و مـرد مـؤمن پـیوسته در جـان و مـال و فرزندشان گرفتار بلا مى ‏شوند تا آن که بدون گناه ، خدا را دیدار کنند2.

بحث ابتلائات و گرفتاری ها برای مومنین از سه حال خارج نیست:
1. یا برای بالا رفتن درجه و به دست آوردن جایگاهی بهتر در بهشت
2. یا برای پاک شدن از گناهان
3. و یا برای امتحان الهی است
امام صادق علیه السلام :
ای عبد الله، اگر مومن می دانست که پاداش مصائب و گرفتاری هایش چه اندازه است ، آرزو میکرد با قیچی تکه تکه شود3.
برای در امان ماندن از وسائس شیاطین همیشه در مواجهه با مشکلات از خدا صبر بخواهیم و خود را با ادعیه آرام کنیم. یکی از اساتید می گفتند اگر خیلی مشکل داشتید و قلبتان آرام نمی شد بعد از هر نماز سه بار سوره ی انشراح بخوانید ببینید خدا چه وسعتی به شما عنایت می کند.


منابع:
1.
الوسائل : ۱۱ / ۵۱۸ ج ۷
2. بحار الأنوار(ط-بیروت) ج 64 ، ص  236.
لَا یَزَالُ الْبَلَاءُ فِی الْمُؤْمِنِ وَ الْمُؤْمِنَةِ فِی جَسَدِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ حَتَّى یَلْقَى اللَّهَ وَ مَا عَلَیْهِ مِنْ خَطِیئَةٍ.
3. اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج۲ ،ص۲۵۵(باب شده ابلاء المومن حدیث۱۵) :
 یَا عَبدَ اللهِ لَو یَعلَمُ المُومِنُ مَا لَهُ مِنَ الاَجرِ فِی المَصَائِبِ لَتَمَنَی اَنَهُ قُرَضَ بِالمَقَارِیضُ.