محبوب و برتر

انسان همیشه به دنبال برتر و محبوب بودن، بوده و هست و خواهد بود.

هر کسی دنبال راهی می رود و برایش برتر بودن نزد عده ای خاص مهم است.

اما ملاک برتری و گرامی بودن، چیست؟

اصلا این برتری، نزد چه کسی اهمیت دارد؟

آیا برتر بودن در دنیایی که زودگذر و ناپایدار است، اهمیت دارد؛ یا محبوب بودن در دنیای بی پایان؟

إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم¹

اگر تقوا را در لحظه لحظه زندگی، رعایت کنیم، محبوب خداوند خواهیم شد و چه سعادتی بالاتر از این...

منبع:

1.     سوره مبارکه حجرات، آیه 13:  گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.

استحکام پایه های زندگی با خوش اخلاقی

محبت و حسن خلق نه تنها به زندگی قوام می دهد بلکه عبور از مشکلات را تسهیل می نماید. 

انتخاب به فرماندهی عقل

در انتخاب عقل فرمانده است و باید دل گوش به فرمان عقل باشد و اگر احساس خودسر عمل کند ممکن است اتفاقات جبران ناپذیری رقم بخورد.

از اصرارهای بی جای ما تا محبت بی حد و حصر او

از سرفه های شدیدش مشخص بود، سرمای سختی خورده. جلوی در مغازه ایستاده بود و پاهاش رو به زمین می کوبید و گریه می کرد و از مادر بستنی می خواست. مادر با آرامش و مهربانی براش توضیح می داد که الان سرما خوردی و اگه بستنی بخوری حالت بدتر می شه؛ اما دخترک بیشتر گریه می کرد و تهدید می کرد که اگه نخری، باهات قهر می کنم و دیگه دوست ندارم. 

یک لحظه به ذهنم رسید، انگار رابطه ما و درخواست هامون با خدا هم همین طوره. گاهی چیزی به صلاحمون نیست و با اصرار از خدا می خواهیم، اما اون بهتر از خودمون خیر و صلاح ما رو میدونه: وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

منبع:

1.      سوره مبارکه بقره، آیه 216: وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ: لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.

و قولوا للناس حسنا

تصمیم گرفته بود بعد از ماه رمضان، اخلاق خوبش را نگه دارد.

شروع کرد به نوشتن خصلت های خوبی که در ماه رمضان رعایت کرده بود و در ماه های دیگر اهمیت چندانی به آن ها نمی داد.

اولین خصلتی که به ذهنش رسید؛ خوش گفتاری بود. باید کاری می کرد تا برایش ملکه شود.

با خطی زیبا روی کاغذ نوشت: وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا... بقره 83¹.

  کاغذ را بالای سرش در مغازه نصب کرد. روی صفحه موبایلش هم همین آیه را گذاشت، تا هربار گوشی را روشن کرد، برایش یادآوری شود.

از روحانی مسجد شنیده بود: بهترین سخنی که دوست دارید مردم به شما بگویند؛ به آن ها بگویید².

احساس می کرد تغییر گفتارش در شخصیتش هم موثر بوده.

منابع:

1.     سوره مبارکه بقره، آیه 83: ...و با مردم با خوش زبانی سخن بگویید...

2.     کافی، ج 2، ص 165، ح 10: امام باقر علیه السلام: قولوا للناس أحسن ما تحبّون أن یقال لکم.

3. منبع صحیح تصویر: تحف العقول، ص 111

محدوده سنی برای ازدواج

تعیین محدوده سنی یعنی جوان با جوان، میان سال با میان سال و... با هم ازدواج کنند. مطمئناٌ یک جوان با یک پیر نمی توانند زندگی خوبی داشته باشند.

آفت محبت

◀️آفتِ محبت▶️

🔹با کوچکترین بی توجهی همسرش به هم می ریخت و عصبانی می شد. وقتی هم عصبانی می شد، ملاحظه ی هیچ چیز را نمی کرد. اگر تنها بودند یا در جمع فرقی نداشت، خیلی راحت هر چه می خواست به همسرش می گفت. 

🔸یکی از آفت های محبت، بی احترامی است. شخصی که به همسرش بی احترامی می کند، با رفتارش به او می گوید تو برای من ارزشی نداری. چرا که اگر ارزش داشت، هیچ موقعیتی باعث نمی شد، تا به خود اجازه ی بی احترامی بدهد. اگر احترام می خواهیم، باید متقابلا احترام طرف مقابل را حفظ کنیم. 

🔹همانطور که خوش رویی و خوش زبانی باعث محبت است، بی احترامی باعث کدورت و حتی دشمنی می شود1. 

🔻منبع:

1.  الکافی، ج 2، ص 638: امام باقر علیه السلام (یا امام صادق علیه السلام) می فرمایند: ترش رویی، موجب دشمنی است.

محبت، کلید حل مشکلات

💐محبت، کلید حل مشکلات💐

▪️تازه عقد کرده و هنوز اول راه بودند. اطلاعات زیادی از تفاوت های وجودی زن و مرد نداشتند. با کوچکترین اختلاف سلیقه ای از هم ناراحت و دلگیر می شدند و سکوت می کردند. سکوت مطلق...

 اما نباید به این زودی به این مرحله می رسیدند؛ پس شروع به مشاوره و مطالعه کردند. 

▫️نتایج بسیار جالب بود. اگر قرار است برای هم آرامش1 باشیم؛ پس باید با هم حرف بزنیم. محبت کنیم؛ حتی محبت کلامی.

▪️گاهی همین سکوت، باعث بوجود آمدن سوء تفاهم های زیادی می شود. صحبت کردن، علاوه بر، برطرف کردن سوء تفاهم موجود، باعث ایجاد محبت و دوستی هم می شود. 

🔻منبع:

1. سوره روم، آیه 21: و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها...

اختلاف سلیقه

▫️از روز اول باید صحبت های مهمی رو به همسرش می گفت. 

به همسرش گفت: هیچ دو نفری نیستند که کاملا شبیه هم باشند؛ دوست دارم از اولین روز زندگی تمام مشکلاتمون رو با صحبت با هم، حل کنیم. 

▪️آدم موفق کسی نیست که هیچ اختلاف سلیقه ای با دیگران نداشته باشه، آدم موفق کسیه که بتونه این اختلاف سلیقه رو مدیریت کنه و با گفتگو و انصاف مشکلات رو از بین ببره. 

▫️امام علی علیه السلام می فرمایند: 

انصاف، اختلافات را از بین مى ‏برد و موجب الفت و همبستگى مى ‏شود.

منبع حدیث:

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9116:  الْإِنْصَافُ یَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ یُوجِبُ الِائْتِلَاف‏

محبوب معبود

بسم الله الرحمن الرحیم

تو حرم نشسته بودم و تو فکر بودم. داشتم فکر می کردم، باید چی کار کنم و چجوری حاجتمو بگیرم؟

ناگهان چشمم به دختر بچه های کوچکی افتاد که هر کدام به نحوی سعی می کردن توجه دیگران رو به خودشون جلب کنن؛ از هر راهی استفاده می کردن که به خواسته شون برسن. انقدر شیرین زبونی کردن و بالا و پایین پریدن تا بالاخره چندتا شکلات از اطرافیانشون گرفتن.

یکدفعه به خودم اومدم، دیدم من چیکار کردم برای گرفتن حاجتم؟

اصلا چقدر تلاش کردم خودم رو محبوب معبودم کنم؟ اصلا برای به دست آوردن رضایتش چی کردم؟ 

پیامبر گرامی اسلام _{صلی الله علیه و آله و سلم} می فرمایند: 

از خوشبختى انسان، درخواست خیر از خداوند و خشنودى به خواست اوست و از بدبختى انسان است که از خدا درخواست خیر نکند و به خواست او ناخشنود باشد¹.

گاهی فکر می کنیم، فقط اون چیزی که ما می خوایم خیر و صلاح ما هست، اما خداوند می فرماید: چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید ، حال آن که خیر شما در آن است ؛ویا چیزی را دوست داشته باشید ، حال آن که شرشمادر آن است².

کاش بتونیم طوری بندگی کنیم، که محبوب خدا باشیم، نه طوریکه انگار طلبکار هستیم.

منبع:

1. تحف العقول ص 55: مِن سَعادَةِ ابنِ آدَمَ اسْتِخارَةُ اللّه‏ِ و رِضاهُ بِما قَضَى اللّه‏ُ و مِن شِقْوَةِ ابن آدَمَ تَرکُهُ اسْتِخارَةَ اللّه‏ِ و سَخَطُهُ بِما قَضَى اللّه‏ُ

2. سوره بقره، آیه 216: قال الله تعالی :…عَسی أن تکرَهوا شَیئاً وهو خیرٌ لکم وَعسی أن تُحِبّوا شیئاً وهو شَرٌّ لکم…

محبتِ کورکورانه، با دل ها چه می کند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز که داشتم قرآن می خوندم، وقتی به قضیه سامری رسیدم با خودم گفتم: چطور قومی که با حضرت موسی _{علی نبینا و آله و علیه السلام}  از دست فرعون فرار کردن و از بهشت براشون غذا آورده شد و به خدا ایمان آوردن و معجزات اون حضرت رو دیدن، تنها با غیبت 30 یا 40 روزه ی امامشون نتونستن سر ایمانشون بمونن و به بت پرستی سابقشون برگشتن؟

در تفسیر نسیم حیات خوندم که این افراد به راحتی دعوت سامری رو پذیرفتن چرا که این افراد از قبل گوساله پرست بودند و محبت بت پرستی هنوز از دل هاشون بیرون نرفته بود¹. به همین دلیل بود که اینقدر راحت با دعوت سامری به پرستش گوساله رو آوردن.

گاهی محبتِ بی جا، باعث از دست دادن ایمانمون می شه. سامری ها همیشه در تاریخ وجود داشته اند و در حال منحرف کردن بشر بودن. مواظب باشیم سامری های اطرافمون گمراهمون نکنن. 

همیشه در وهله ی اول همه چیز رو با قانون خدا و اهلبیت _{علیهم السلام} بسنجیم. بخاطر محبت افراطی به یک عقیده یا یک فرد خاص، همه چیز رو زیر سوال نبریم و قوانین اسلام رو محکوم نکنیم. 

_{سعی کنیم در این ماه مبارک، ایمانمون رو قوی کنیم. اگه بتونیم قرآن رو با تفسیرش بخونیم برای محکم شدن ایمانمون واقعا مفیده.}

_{ان شاالله که خدا تو این ماه عزیز بهمون توفیق بده، مومن واقعی باشیم.}

_منبع:

_{1.نسیم حیات، ابوالفضل بهرام پور، ج 16، ص 257}