ترنم معرفت

گام به گام تا رسیدن به معبود

ترنم معرفت

گام به گام تا رسیدن به معبود

ترنم معرفت

بسم الله الرحمن الرحیم
به گفته ی احادیث در آخر الزمان نگه داشتن دین سختتر از نگه داشتن آهن مذاب در دست است. هدف از ایجاد این وبلاگ تقویت باورهای دینی و اعتقادی و پاسخ به سوالات اعتقادی ، احکام و هرگونه سوالات دینی است. باشد که مورد رضایت حضرت ولی الله الاعظم روحی لتراب مقدمه فداه قرار گیرد و به اندازه ی ساعتی باعث تعجیل در امر فرجشان شود.
آمین.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خشوع نفاق» ثبت شده است

۲۶
فروردين

بسم الله الرحمن الرحیم


قد افلح المؤمنون، الّذین هم فی صلاتهم خاشعون.
مؤمنان رستگار شدند، آن‌هایی که در نمازشان با خشوع هستند.

« مؤمنون ، 1 و 2»



خشوع یک حالت درونی است که در برون اثر می‌گذارد. پیشوایان بزرگ اسلام چنان خشوعی در حالت نماز داشتند که به کلی از ما سوی الله بیگانه می‌شدند.

 پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ گاه به هنگام نماز به آسمان نظر می‌کرد اما هنگامی که آیه فوق نازل شد دیگر سر بر نمی‌داشت و دائماً به زمین نگاه می‌کرد.


اگر رکوع و سجود و قرائت و تسبیح را جسم نماز بدانیم حضور قلب و توجه درونی به حقیقت نماز و کسی که با او راز و نیاز می‌کنیم روح نماز است. خشوع نیز در واقع چیزی جز حضور قلب توأم با تواضع و ادب و احترام نیست و به این ترتیب روشن می‌شود که مؤمنان تنها به نماز به عنوان یک کالبد بی‌روح نمی‌نگرند بلکه تمامی توجه آن‌ها به باطن و حقیقت نماز است.


از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده: به خدا پناه ببرید از خشوع نفاق. پرسیدند: خشوع نفاق چیست؟ فرمود: این که ظاهر بدن خاشع دیده شود ولی در قلب خشوعی نباشد.

تفسیر المیزان، ج 15، ص 15.


شیخ مرتضی رحمت الله علیه با نماز انس خاصی داشت و با خضوع و خشوع تمام نماز را بجا می آورد و از نماز خواندن لذت می برد. اما در اواخر عمر شریفشان وصیت کرده بودند که نمازهایشان را اعاده کنند. وقتی از ایشان دلیل این کار پرسیده شد پاسخ دادند: من عشق و علاقه ی خاصی به نماز دارم و می ترسم این نمازها همه به خاطر لذت بردن از این نمازها بوده باشد نه به خاطر خدا. به خاطر همین می خواهم تمام اعمالم خالص به سوی خدا بالا برود و چیز دیگری در آن شریک نباشد.

آیا ما اصلا از نماز خود لذت می بریم؟ چه برسد به اینکه ....


راهکارها:

توجه به کارهای پراکنده و مختلف معمولاً مانع تمرکز حواس است و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغله‌های مشوش و پراکنده را کم کند به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.

پرهیز از گناه نیز عامل مؤثری است زیرا گناه قلب را از خدا دور می‌سازد و از حضور قلب می‌کاهد.