ترنم معرفت

گام به گام تا رسیدن به معبود

ترنم معرفت

گام به گام تا رسیدن به معبود

ترنم معرفت

بسم الله الرحمن الرحیم
به گفته ی احادیث در آخر الزمان نگه داشتن دین سختتر از نگه داشتن آهن مذاب در دست است. هدف از ایجاد این وبلاگ تقویت باورهای دینی و اعتقادی و پاسخ به سوالات اعتقادی ، احکام و هرگونه سوالات دینی است. باشد که مورد رضایت حضرت ولی الله الاعظم روحی لتراب مقدمه فداه قرار گیرد و به اندازه ی ساعتی باعث تعجیل در امر فرجشان شود.
آمین.

۱۸
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

راهبردهای شیطان برای ایجاد انحراف در جبهه حق (1)

یکی از راهبردهای شیطان برای غلبه بر جبهه حق، استفاده از نقاط ضعف روحی، دنیا طلبی و شهوت‌ها است. انسان‌هایی که میل به دنیا و لذت‌ها و ثروت و جاه و مال دارند، در بزنگاه‌های حساس منفعت زودگذر خود را بر منافع کلان ترجیح می‌دهند و شکست‌های بزرگی برای جوامع خود رقم می‌زنند.

در صدر اسلام تجربه‌هایی دل سپردن به وسوسه‌های شیطانی دیده می‌شود. هنگام جنگ احد، مسلمانان جنگ را در حالی که به پیروزی حتمی ختم شده بود، از دست دادند و شکست خوردند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

اِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَی الجَمعانِ اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشََّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا1؛  در جنگ اُحد، آن‌کسانی که نتوانستند طاقت بیاورند و دلشان در هوای غنیمت آن‌چنان تپید که فراموش کردند چه مسئولیّت حسّاسی در اختیار آن‌ها و برعهده‌ی آن‌ها است و جنگ پیروز را به جنگ مغلوب تبدیل کردند. پیامبر اسلام (ص) در جنگ احد دستور حفظ منطقه‌ی خاصی را به عده‌ای واگذار کردند تا دشمن از پشت شبیخون نزند. عده‌ای که مسئولیت حفاظت از آن نقطه را داشتند در لحظه‌های حساس جنگ، چشم به غنایم دوختند و تنگه را رها کردند و در پی جمع غنیمت برآمدند. در همین حین بود که دشمن از همان نقطه و از پشت سر جبهه اسلام حمله کرده و آن‌ها را غافلگیر نمود و جنگ را به نفع خود تمام کرد.

 اِستَزَلَّهُمُ الشََّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا2؛ یعنی این افراد قبلاً خطاها و نقاط ضعفی داشتند که شیطان از همان نقاط ضعف و حرص و طمع به مال دنیا استفاده کرد و موجب غفلت و شکست آن‌ها گردید. شیطان برای به انحراف کشیدن جوامع بشری بر روی نقاط ضعف انسان‌ها تمرکز می‌کند و از همان زاویه موجب سرافکندگی آن‌هامی‌شود.


منابع:

1.آل عمران، 155

2.همان

۱۷
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

شیطان و حضور در صحنه های حساس تاریخی (2)

یکی از مهمترین روزهای تاریخ بشریت، فردای رحلت پیامبر مکرم اسلام (ص) است. تصور کنید اسلام که دین خاتم است پس از چندین قرن ظلمت و تاریکی در فضای حیرت و درماندگی انسان‌ها ظهور کرده است. دینی که کاملتر از آن نیامده و نخواهد آمد. دینی که قرار است بالاترین مراتب کمال و سعادت را برای انسان‌ها به ارمغان آورد. حال پیامبر چنین دینی از دنیا می‌رود. پس از وی سرنوشت این دین تاریخ ساز چگونه رقم خواهد خورد؟ آیا پیامبر و خدای پیامبر برای امتداد این مسیر نورانی برنامه‌ای دارند و فکری کرده‌اند؟ بنابر مستندات محکم شیعه و سنی پیامبر اسلام (ص) چند ماه پیش از رحلت از جانب خدای متعال مأمور به ابلاغ یک پیام تاریخی مهم به مسلمین شد.

﴿یَاأَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ مَاأُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَۖوَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُۚ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَالنَّاسِ ۗإِنَّ اللَّهَ لَایَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ1

ای پیامبر! آن چه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، پیامش را نرسانده‌ای و خدا تو را از گزند مردم نگاه می‌دارد. خداوند کافران را هدایت نمی‌کند.

اما شیطان می‌داند اگر خلافت به علی (علیه السلام) برسد، و پس از او فرزندان معصومش این راه را ادامه دهند، مسیر بشریت و تاریخ انسان عوض می‌شود و نور و پاکی و توحید سراسر جهان را فرا می‌گیرد. پس باید برای تغییر مسیر تاریخ وارد میدان شود و انسان‌های اثرگذار آن روز را مورد تأثیر قرار دهد. آری باز پای خواص در میان است. برخی سران عرب در سقیفه گرد هم آمدند تا دل به ندای شیطان بسپارند و ندای پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در دل خود خاموش نمایند.

سقیفه تشکیل شد و عده‌ای تصمیم به خلافت کسی گرفتند که نه قرآن گفته بود و نه پیامبر قرآن آور؛ و همه مسلمین إلا معدودی به این تصمیم سر نهادند و تسلیم شدند. این شیطان بود که به اغوا و فریب و انذار تصمیم گیران و مردم پرداخت و کسی را جرأت مخالفت دست نداد. روایات نشان می‌دهند اولین کسی که با ابوبکر بیعت کرد شیطان بود2. آری باز هم رد پای شیطان در صحنه‌ای حساس...

منابع:

1.«مائده-آیهٔ۶۷»

2.اسرار آل محمد صلی الله علیه و آله ( کتاب سلیم بن قیس هلالی) ص۲۳۳


















.

۱۶
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

درس‌هایی از داستان لیلة المبیت و نقشه‌ی شیطان:

1.    هر گاه جمعی در مسیر خطا و انحراف گام گذارند، شیطان به یاری آن‌ها آمده و ایشان را در انجام دادن بدترین درجات و مراتب خطا کمک می‌کند. ایجاد عزم بر خطا و پیمودن مسیر شیطانی با امداد شیطان همراه است. شیطان چنان پیشنهادهایی ارائه می‌دهد که به ذهن احدی نمی‌رسد. شیطان به اراده‌هایی که در مسیر گمراهی و ظلمت متحد شده‌اند، کمک می‌کند. کمکی از جنس تشویق و تهییج و ارائه‌ی راهکارهای عجیب برای گمراهی بیشتر و حتی به میدان آوردن دیگر لشگریان خود از بین جن و انس. شیطان قدر لشگریان طاغوتی را می‌داند و سعی می‌کند لحظه به لحظه بر تعداد و قدرت آن‌ها بیافزاید.

2.   شیطان هر گاه احساس کند که حرکتی به گسترش نور الهی و تقویت لشگر ایمان کمک می‌کند و نتیجه‌ی آن تضعیف جریان طاغوت و لشگر شیطان است، به همه‌ی توان و قوا به صحنه می‌آید. شیطان به هیچ روی طاقت دیدن گسترش نور در فضای جامعه‌ی بشری را ندارد و برای امتداد تاریکی و ظلمت به هر کاری دست می زند.

3.  برای مقابله با نقشه های شوم شیطان، تنها اتصال به منبع نور الهی کارساز است. اراده های پولادین و استوار و خلل ناپذیر و ایمان های ناب و اعتقادهای راسخ به سنت ها و وعده های الهی است که می تواند کیدهای بزرگ شیطان را نابود و بی اثر کند. در واقعه ای چون لیلة المبیت که سخن از حذف منشاء و منبع نور ، یعنی وجود مبارک پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در میان است، تنها راه، حضور یک ولیّ بزرگ الهی چون امیرالمومنین علیه السلام است.

ادامه دارد...

۱۵
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسى که منتظر حضرت است از دنیا برود و حضرت بعد از او قیام کند اجر او همانند اجر کسى است که زمان او را درک کرده، پس بکوشید ومنتظر باشید، گوارا باد بر شما اى یاران مورد لطف خدا1.

اما این کدام انتظار است که در روایات تاکید بر آن شده و ثواب های این چنینی برای آن ذکر شده؟

فرد منتظر ویژگی های زیادی دارد، که قبلا هم به آن ها اشاره کرده ایم. اما از ویژگی هایی که امروز قصد پرداختن به آن را دارم ایجاد سنخیت با امام است.

وقتی کسی عاشق می شود تلاش می کند ببیند ، معشوقش به چه چیزهایی علاقه دارد؟ چه کارهایی می کند؟ و تلاش می کند خودش را مثل او بکند تا مورد پسند او باشد.

اگر واقعا منتظر امام علیه السلام هستیم و واقعا می خواهیم که بیاید؛ باید بیشتر تلاش کنیم باید برنامه ی خودسازی داشته باشیم تا بتوانیم خود را شبیه به دوستداران ایشان کنیم.

ان شاالله که هر چه زودتر این انتظار پایان یابد و حضرت با قدوم مبارکشون به این همه ظلم و بی عدالتی پایان بدهند.


شوقی درون سینه برای وصال نیست

راهی که می رویم بسوی کمال نیست

اشک بدون سوز جگر چاره ساز نیست

آب میان برکه همیشه زلال نیست

این انتظار های بدون مجاهده...

باب فرج نمی شود و جز وبال نیست

(ما عاشقیم) و (چشم به راهت نشسته ایم)

مشتی توهم است و ورای خیال نیست

(عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟)

راحت نشسته ایم و ز غیبت ملال نیست

دل پر شده ز مهر بتان و از این به بعد

دیگر برای درک حقیقت مجال نیست

تنها عنایت تو مرا می دهد نجات

بی لطف بی نهایت تو سوز و حال نیست2



منابع:

1.کتاب، الغیبة نعمانى، ص 200: قالَ اَبُو عَبْدِاللّهِ علیه السلام: فَاِنْ ماتَ وَ قامَ القائِمُ بَعْدَهُ کانَ لَهُ مِنَ الاَْجْرِ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ اَدْرَکَهُ، فَجِدُّوا وَانْتَظِرُوا هَنیئا لَکُمْ اَیَّتُهَا الْعِصابَهُ الْمَرْحُومَةُ.

2.حسین ایزدی

۱۴
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

شیطان و حضور در صحنه های حساس تاریخی (1)

شیطان در لحظه‌های حساس تاریخ بشریت حضور دارد. هر چند برای شیطان انحراف یک یک افراد بشر مهم است ولی از این مهم‌تر ایجاد انحراف‌های کلان در مسیر بشریت است، زیرا انحراف افراد و انسان‌های معمولی، جزیی و دارای آثار جزیی و با شعاع کم است. اینکه فلان انسان معمولی منحرف شود، ضرری به مجموعه‌یانسان‌ها وارد نمی‌شود. اما اگر یک جامعه دچار انحراف شود، دیگر یک نفر و دو نفر نیستند که دچار گمراهی شده‌اند، بلکه گاهی بر اثر انحراف‌های اجتماعی هزاران نفر به انحراف کشیده می‌شوند.

شیطان به شدت محاسبه گر است و بر روی موضوعات کلان و دارای اثر اساسی سرمایه گذاری می‌کند. یکی از بهترین گزینه‌های برای ایجاد انحراف‌های کلان و بزرگ در جوامع ایجاد انحراف در رهبران و بزرگان آن جامعه است. این انحراف به دو صورت شکل می‌گیرد. اگر امیدی به منحرف کردن بزرگان و رهبران آن جامعه وجود داشته باشد، این راه را انتخاب می‌کند وگرنه به حذف فیزیکی آن‌هامی‌اندیشد و برای این امر برنامه ریزی می‌کند. در تاریخ پیامبران الهی، حضور شیطان به صورت ملموس قابل مشاهده است.

داستان لیلة المبیت یکی از این لحظه‌های حساس تاریخی است که شیطان با حضور در جمع قریش و مشرکین به آن‌ها پیشنهاد قتل پیامبر (ص) به صورت جمعی را می‌دهد؛ ولی آن شب أمیرالمومنین علی (ع) در جای پیامبر مکرم اسلام (ص) می‌خوابند و نقشه‌ی شیطان را نقش بر آب می‌کنند. شیطان از لحظه‌ی ولادت پیامبر اسلام (ص) احساس خطر کرده بود و ناله و فریاد سر داد. او می‌دانست با ظهور نبی خاتم (ص) در دنیا لشگر طاغوتی شیطان به ضعف و انحلال و اضمحلال دچار می‌شود، از همین روی برای جلوگیری از گسترش نور نبی خاتم (ص) به هر راهی دست زد.

ادامه دارد...

۱۳
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

امام صادق علیه السلام می فرمایند: خداوند حرمى دارد که مکه است، پیامبر حرمى دارد و آن مدینه است و حضرت على (علیه السلام) حرمى دارد و آن کوفه است و قم، کوفه کوچک است که از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود - زنى از فرزندان من در قم، از دنیا مى رود که اسمش فاطمه دختر موسى (علیه السلام) است و به شفاعت او، همه شیعیان من وارد بهشت مى شوند1

روز میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها به نام روز دختر نامگذاری شده. دختری بس با عظمت و بزرگوار که بر اساس روایات، با شفاعت او همه ی شیعیان وارد بهشت می شوند. چه خوب می شد که در این روز، دختران سرزمین ما هم به احترام این بانوی بزرگوار خود را بیشتر شبیه به این اسوه ی اخلاق و حیا کرده و روح ملکوتی ایشان را از خود راضی می کردند.


بانو سلام، دختر موسای طور ها         

هر جا قدم زدی شده کوهی ز نور ها

من عاشق قدیمی این خانواده ام

راهی شدم به محضرت از راه دور ها

پیش شما هوای بهشت از سرم پرید

پیش شماست بهجت و شور و سرور ها

آنقدر هیبت و عظمت دارد این حریم

جایی نمانده است برای غرور ها

وقتی که آشیانه ی آل علی قم است

فرش حریم آن شده گیسوی حور ها

من چشم بسته ام به عطای کریم ها

 راضی نیم به تکه ی نان مثل مور ها

در قم همه ز بودن تو فیض می برند

تنها نه زنده ها، که گرفتار گور ها

همچون عقیله عالمه ی بی معلمی

طعنه زده کلام شما بر زبور ها

گفتم عقیله و دل من رفت کربلا 

 آخر به سمت قتلگه افتاد عبور ها

در پیش صبر زینب ما صبر هم شکست

حرفی نمانده بود برای صبور ها

شکر خدا برادر تو نیزه ای نخورد

شکر خدا نرفته سرش در تنور ها

بر روی پیکرش همه گل هدیه کرده اند

جسمش نماند زیر هجوم ستور ها2



منابع:

1. بحارالانوار(ط-بیروت) ج 57 ، ص 228 : إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْکُوفَةُ الصَّغِیرَةُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ.

2.حسین ایزدی

۱۲
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

هفته ی گذشته یکی از اقوام ما بعد از سپری کردن یک دوره ی سخت بیماری ، از دنیا رفتند. ایشون یکی از خادمان امام حسین علیه السلام و بسیار دوست داشتنی بودند. طبیعتا تحمل دوری ایشان برای اطرافیان خیلی سخت و طاقت فرسا هست.

رسول گرامی اسلام می فرمایند: صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترک گناه1.

وقتی که شخصی رو از دست می دهیم که علاقه ی زیادی به او داریم از بهترین راه حل ها توجه به این نکته است که هر چقدر هم که این مصیبت برای ما سخت باشد از مصایبی که بر اهلبیت امام حسین علیه السلام گذشت که سخت تر نیست. باید به این فکر کنیم که شخصی که از پیش ما رفته الان بیشتر از اینکه به آه و ناله ی ما نیاز داشته باشد ، نیازمند دعاها و حسناتی است که ما برایش می فرستیم.

وقتی کسی فوت می کند به این فکر می کنم، که نباید به این دنیا دلخوش کنیم و فقط باید به فکر توشه برای آخرت باشیم. چون تنها چیزی که باقی می ماند اعمال ما هستند، که از ما جدا نخواهند شد و چه بهتر که این اعمال نیک و سودمند باشند برای ما نه زیان بار و مایه ی خسران.

امام کاظم علیه السلام می فرمایند:
بر طاعت خدا صبر کن و در ترک معاصى او شکیبا باش ؛ زیرا دنیا لحظه اى بیش نیست . آنچه گذشته جاى شادى و غم ندارد و از آنچه نیامده نیز خبرى ندارى . پس لحظه اى را که در آن به سر مى برى ، صبور باش چنان که گویى خوشبخت و خوشحالى2 .







منابع:

1.کافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص91، ح15:اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصیبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَى الطّاعَةِ و َصَبرٌ عَنِ المَعصیَةِ

2.تحف العقول ص 396:اصْبِرْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ اصْبِرْ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ فَإِنَّمَا الدُّنْیَا سَاعَةٌ فَمَا مَضَى مِنْهَا فَلَیْسَ تَجِدُ لَهُ سُرُوراً وَ لَا حُزْناً وَ مَا لَمْ یَأْتِ مِنْهَا فَلَیْسَ تَعْرِفُهُ فَاصْبِرْ عَلَى تِلْکَ السَّاعَةِ الَّتِی أَنْتَ فِیهَا فَکَأَنَّکَ قَدِ اغْتَبَطْت‏

۱۱
مرداد
بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله گفتارهایی پیرامون عصر ظهور...
در این سلسله مباحث، گفتارهایی پیرامون نقش شیطان در تاریخ تحولات جوامع بشری و لزوم ایستادگی در برابر آن ارائه می دهیم.

1.       نبرد تاریخی لشگر شیطان با لشگر ایمان

در تمام طول تاریخ، در ورای رخدادهایی که در ظاهر با آن ها روبرو هستیم، یک باطن و حرکت نامرئی در جریان است. جدال لشگر طاغوتی شیطان با لشگر نورانی ولایت. شیطان پس از رانده شدن از بهشت، قسم یاد کرد که دست از فریب دادن و گمراه کردن بشر برنمی دارد؛ برای همین است که ردّ پای شیطان را در همه ی صحنه ها و لحظه های حساس تاریخی مشاهده می کنیم. در جریان آدم (علیه السلام) و خوردن میوه ممنوعه، در جریان هابیل و قابیل، در جریان نوح نبی (علیه السلام) و در زندگی یکایک پیامبران و اولیای الهی این شیطان است که می کوشد لشکر ایمان را تضعیف کند و اصحاب خود را تقویت نماید.

اساسا در طول تاریخ شیطان با فریب دادن انسان های بزرگ و یارگیری از بین آن ها، انسان های زیادی را با اهداف خود همراه می کند. هنگامی که بزرگ قبیله ای گام در مسیر خطا بگذارد، همه ی قبیله را گمراه می کند. پس اولین هدف شیطان همواره بزرگام قوم هستند. البته دستیاران و شاگردان شیطان نیز به فریب دادن یک یک انسان ها مشغول اند. در هر برهه ای از تاریخ که انسان ها خود را با شیطان و اهداف و دستورات او بیشتر همراه و هماهنگ کرده اند، اتفاق های ناگواری رخ داده است.

اما هنگامی که انسان ها بر عهد الهی خود استوار و محکم ایستاده اند و گام در مسیر الهی و نورانیت و ولایت نهاده اند، لشگر شیطان ناکام مانده است و قدرت هیچ اقدامی نداشته است. رمز موفقیت أمت ها و ملت ها در انسجام و اتحاد حول محور ولایت است. اگر این انسجام و اتحاد رخ دهد، لشگر شیطان نمی تواند کاری از پیش برد و نصرت الهی شامل انسان های وارسته و شیطان ستیز می گردد.

یکی از راهبردهای شیطان برای غلبه بر جبهه حق، ایجاد خوف و ترس در دل مردم است. مردمی که به سنت های الهی ایمان نداشته باشند و با محاسبات این جهانی و مادی زندگی خود را تصمیم بگیرند، هیچ گاه در میدان مبارزه با جبهه باطل پیروز نخواهند شد.


۱۱
مرداد
بسم الله الرحمن الرحیم

آشنایی ما شیعیان با امامان معصوم (علیهم السلام) مبتنی بر برخی عادات و رسوم شکل گرفته است. بیشتر مردم از بین 12 امام معصوم (علیهم السلام) تنها با امام علی (علیه السلام)، امام حسین علیه السلام، امام موسی کاظم (علیه السلامامام رضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی) آشنایی و شناخت‌های کلی دارند و در هنگام توسلات و مشکلات دست به دامن این بزرگواران می‌شوند. گویی تنها امامان شیعه منحصر در این امامان عزیز هستند. این باور که به طور ناخواسته در بین ما شکل گرفته است سبب شده انگیزه‌ی بدست آوردن شناخت ویژه نسبت به دیگر امام معصوم (علیهم السلام) نیز کاهش یابد.

اما علی رغم این باور عرفی رایج، همه‌ی امامان معصوم (علیهم السلام) دارای مراتب عالیه‌ی کمال در عالم خلقت هستند. به عبارتی «کُلُّهم نورٌ واحدٌ» یعنی همه ایشان نور واحدی هستند که دارای کمالات و کرامات مقام امامت‌اند. اوصافی که در زیارت جامعه کبیره وارد شده است، تنها درباره امام علی (علیه السلام)، امام حسین (علیه السلام)، امام موسی کاظم (علیه السلام)، امام رضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله) نیست. رزق و روزی مخلوقات بوسیله امام معصوم (علیه السلام) می‌رسد. مریض بوسیله امام معصوم (علیه السلام) شفا می‌یابد. اگر لحظه‌ای امام (علیه السلام) در عالم نباشد، جهان از هم می‌پاشد. امام (علیه السلام) تمام علوم و رویدادهای گذشته و حال و آینده با همه جزئیات آن آگاه است. امام (علیه السلام) برترین مخلوق خدای متعال از ابتدای خلقت است. همه‌ی این اوصاف درباره همه امامان معصوم (علیهم السلام) صادق است.

اگر در گوشه‌ای از عالم، شیعه‌ای دچار گرفتاری شود، امام (علیه السلام) می‌فهمد و غمگین می‌شود، اگر کسی درمانده شود امام (علیه السلام) به داد او می‌رسد. در قیامت مقام شفاعت در اختیار امام (علیه السلام) است. با این اوصاف همه‌ی امامان، امام هستند. و یکی از این امامان بزرگوار شیعه، حضرت امام صادق (علیه السلام) است. گاهی حتی اگر در روز شهادت یکی از این بزرگواران سوال کنیم که از سجایای اخلاقی این امام بزرگوار چه می دانید، حتی خیلی از مذهبیون هم اطلاعات خاصی ندارند و چقدر برای یک شیعه تاسف بار است...

بد نیست به جای وقت هایی که گاهی، در اینترنت هدر می دهیم و به مطالب غیر مفید اختصاص می دهیم ، به مطالعه در مورد امامان بپردازیم که با کوچکترین شبهه ای درباره ی آنها سردرگم نشویم.

 ببخشید چند روزی دسترسی به نت نداشتم. قرار بود این مطلب رو به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام بنویسم.

۱۱
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر گرامی اسلام می فرمایند:

ظلم سه قسم است: ظلمى که خدا نمى ‏آمرزد، ظلمى که مى ‏آمرزد و ظلمى که از آن نمى‏ گذرد، اما ظلمى که خدا نمى‏ آمرزد شرک است. خداوند مى ‏فرماید: «حقا که شرک ظلمى بزرگ است» و اما ظلمى که خدا مى ‏آمرزد، ظلم بندگان به‏ خودشان میان خود و پروردگارشان است اما ظلمى که خدا از آن نمى ‏گذرد ظلم بندگان به یکدیگر است1.

زیاد شنیده ایم که می گویند خدا از حق خودش می گذرد و حق الله را می بخشد، اما از حق الناس نمی گذرد. این حدیث هم، به همین قضیه تاکید می کند. در سیره علما زیاد شنیده ایم که چه رعایت های خاصی بر روی حق الناس داشته اند و تا چه حد روی این قضیه حساس بوده اند.

اما نکته ای که این روزها خیلی درگیر آن هستیم، بی خیال شدن برخی مردم نسبت به این موضوع است. تمسخر ، غیبت ، تهمت،اسراف و موارد این چنینی گاهی در برخی جاها امری کاملا رایج و بدون اشکال است. گاهی به بهانه ی بحث سیاسی حق هرگونه تهمت و افترایی را به خود می دهیم؛ درحالیکه گاهی غافلیم از اینکه فقط درحال فرستادن ثواب های خود برای آن افرادی که نسبت به آنها نقد داریم، هستیم.

ان شاالله که سعی کنیم از این به بعد بیشتر به رفتارهای خود حساس باشیم.




منابع:
1.نهج الفصاحه ص 561 :اَلظُّلْمُ ثَلاثَةٌ: فَظُلْمٌ لایَغْفِرُهُ اللّه‏ُ وَ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ وَ ظُلْمٌ لا یَتْرُکُهُ، فَأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لا یَغْفِرُ اللّه‏ُ فَالشِّرْکُ قالَ اللّه‏ُ: «إنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ» و َأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى یَغْفِرُهُ اللّه‏ُ فَظُلْمُ الْعِبادِ أَنْفُسَهُمْ فیما بَیْنَهُمْ و َبَیْنَ رَبِّهِمْ و َأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لا یَتْرُکُهُ اللّه‏ُ فَظُلْمُ الْعِبادِ بَعْضُهُمْ بَعْضا

۰۴
مرداد
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا ما به امام زمان نزدیک هستیم؟ این سوالی هست، که مدتیه ذهنم رو درگیر خودش کرده.
شاید امتحان ما در مسیر رسیدن به حضرت بقیة الله این است که ما رو به آنچه که داریم امتحان می کنند. شاید میخواهند ببینند ما چقدر عطش داریم.
وضعیت طوری شده که انگار به این دوری و بی حضور ایشان زندگی کردن عادت کردیم. شاید وظایف خودمون رو انجام میدیم خوشحال هم هستیم که در راه اسلام و انقلاب هم هستیم اما تلاش بیشتری هم نمی کنیم که جزء یاران خاص حضرت باشیم. البته این امور هم بد نیست اما نقطه ی اعلای رسیدن به یار هم نیست. عاشقانه ی خاصی انجام نمی دهیم فقط یک سری مسائل معمول رو انجام می دهیم و مشکلی هم با غم دوری نداریم انگار دنیا باید همینطور باشد؛ انگار نباید تغییری در این مسیر رخ دهد. انگار ما وظیفه ی خاصی در قبال ظهور حضرت نداریم؛ انگار همین که انقلابی و مثلا مومن هستیم کافی است. اما واقعا آیا کافیه؟
به نظر من کسی به خیمه ی مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) راه پیدا می کند که در دل احساس عطش نسبت به امام و حقیر دانستن دنیای بدون امام داشته باشد و همواره در حال عجز و ناله و طلب وصول به حضرتش داشته باشد. عاشق امام به چیزی از این دنیا دل نبسته و گرفتار چیزی غیر از محبت معشوق حقیقی اش نیست. این ما هستیم که دنیا و زندگی دست و پای ما را سخت بسته است و به زندگی بدون امام رضایت داده ایم.
ما به امام زمان (عجل الله تعالی) فکر نمی کنیم؛ که اگر به ایشان حتی فقط فکر کنیم ، شاید از باب (أذکرونی أذکرکم1) زمینه توجه خاص ایشان فراهم آید.

منبع:
1.
المیزان، ج1، ص 341: «اذکرونی بالدعاء أذکرکم بالاجابه»مرا با دعا یاد کنید، تا من نیز با اجابت آن، شما را یاد کنم.
۰۳
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی پیش میاد که خیلی مضطرب و پریشان هستیم. از اتفاق افتادن هر حادثه ای، دلشوره داریم؛ دائم دنبال دستاویزی می گردیم تا از این اضطراب ها رهایی پیدا کنیم. در این مواقع بهترین و موثرترین کار، توسل به خدا و ائمه است. قرآن خواندن و بعضی اذکار آرامش خاصی را به قلب انسان حاکم می کنند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

تعجب است کسی که از چهار چیز می ترسد چرا به چهار چیز پناهنده نمی شود:

1. آن که از بدی بیمناک است، چگونه به این ذکر متوسل نمی شود: حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

2. کسی که غصه دار است چگونه به این آیه متوسل نمی شود: لا اله الا انت سبحانک انّی کنت من الظالمین فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین

3. و آن که از مکر دیگران ترسان است، چرا نمی گوید: و افوض امری الی الله انّ الله بصیر بالعباد

4. و کسی که زر و زیور دنیا می جوید (از فقر می ترسد) چگونه این کلمه را نمی گوید: ماشاء لله لا قوة الا بالله1


البته بهتر است هنگام گفتن اذکار حضور قلب داشته باشیم وبا آرامش وشمرده شمرده ذکرها را بگوییم ، نه اینکه تند و تند و از روی عادت و بدون توجه.
ان شاالله که در سایه ی پر مهر و محبت ائمه ی اطهار علیهم السلام، همیشه قلبی آرام داشته باشیم.

منبع:

1. نصایح ، آیة الله مشکینی، ص 197

۰۲
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

همسر حاج ابراهیم همت می گفت: یه روز نگاه کردم به چشمای حاجی گفتم حاج همت خیلی چشماتون زیباست خدا هم که زیباپسند، نمیگذاره چیزای زیبا تو این دنیا بمونه و اونو برای خودش برمی داره؛ حاجی اگر روزی شهید شدی مطمئنم خدا این چشما رو با خودش می بره.

همسر شهید همت می گفتند: این چشما یکی به خاطر این زیبا بود که به گناه باز نشده بود، یکی به خاطر اینکه هر سحر پا می شدم می دیدم این چشما در خونه خدا چه اشکی می ریزن

گفتم مطمئنم این چشما رو خدا خاطرخواه شده.

آخر در عملیات خیبر خدا این چشما رو با قابش برد. از بالای لبهاش رفت... رفت پیش خدا.

هستند علمایی که از همین نگاه نکردن به درجاتی از عرفان رسیدند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

از نگاه [ناپاک] بپرهیزید که چنین نگاهى تخم شهوت را در دل مى‌کارد و ‏همین براى فتنه‌ى صاحب آن دل بس است1.

در روایت دیگری آمده است: نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای شیطان است2.

وقتی تیر زهر آگین به بدن کسی اصابت می کند، این زهر تنها به همان عضو آسیب نمی زند بلکه زهر در تمام بدن منتشر می شود و همه ی بدن را درگیر می کند. خاصیت گناه این است، همه ی جان آدمی را تهی از نور می کند. زهری که از نگاه آلوده وارد روح می شود قلب را خسته و بیمار می کند. قلبی که زهر گناه به آن رسیده در نماز حضور و توجه ندارد. اثر زهر گناه بر قلب از بین رفتن احساس تضرع و حضور است.

اثر زهر گناه بر چشم، محروم شدن از اشک است. خیلی اوقات با خود فکر می کنیم چرا حال مناجات نداریم، چرا هنگام دعا و روضه اشک چشم نداریم؛ غافل از اینکه تیرهای بسیاری که بر قلب خورده است کار خود را کرده است.

ان شاالله که از این پس بیشتر مواظب نگاه هامون باشیم.



منابع:

1.تحف ‏العقول ص305 : إِیَّاکُمْ وَ النَّظِرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِی الْقَلْبِ الشَّهْوَةَ وَ کَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَة
2.
بحار، ج 101، ص 40: النظرة سهم من مسمومٌ من سهام شیطان من ترکها مخافتی أعقبته علیها إیماناً یجدُ حلاوته فی قلبه

۰۱
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی در روانشناسی رفتاری بعضی نوجوان ها ،یکی از علت های ارتکاب آن ها به کارهای هنجارشکنانه، تأثیر دوستان است. تمسخر دوستان یا اینکه عادی بودن انجام آن کار از ناحیه ی دوستان و در نتیجه تشویق شدن فرد برای انجم آن کار.

تأثیر دوستان بر رفتارهای ما، امری غیر قابل انکار است. شاید به همین دلیل است که احادیث ما تأکید فراوانی بر انتخاب دوست مناسب دارند. 

از امیرالمومنین علیه السلام سوال شد:

کدام دوست بد است؟

فرمودند: کسی که معصیت خدا را برای تو زیبا جلوه دهد1.

در دنیایی که شیطان، تمام تلاشش را برای از بین بردن ایمان ما می کند تا سد راهی شویم برای بازگشت بهترین خلق خدا،چه خوب است که ما بتوانیم بر دوستانمان تأثیر مثبت بگذاریم و اجازه برعکس شدن این قضیه را به آنها ندهیم و هرجا که احساس کردیم، ما نمی توانیم تأثیر مثبت بگذاریم و ممکن است که آن ها تأثیر منفی بر ما بگذارند؛ سریع تر ارتباط را خاتمه دهیم.

ان شاالله که از دوستان بد، دوری کنیم و خود ما دوستان خوبی برای دیگران باشیم.



منبع:

1.بحارالانوار، ج 74، ص 190

۳۱
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

از بخیلی پرسیدند، برای این آیه، خاطره ای داری؟ إنَّ معَ العُسرِ یُسرا : با هر سختی گشایشی است؛

گفت: این که میهمانی ناگهان سر سفره برسد، اما روزه باشد.

بخل، یکی از بدترین صفات، برای یک شیعه است. تمام بزرگان دینی ما به بخشندگی و بزرگواری معروف بودند و مایی که ادعای پیروی از آنها را داریم اصلا شایسته نیست که بخل بورزیم.

امام هادی علیه السلام می فرمایند:

بخل، پست ترین اخلاق هاست1.

گاهی برخی می توانند با مقدار ناچیزی از دارایی خود، مشکل دوست یا آشنای خود را حل کنند، اما طوری دلبسته ی اموال خود شده اند که نمی توانند از آن ها دل بکنند.

فردی که بداند همه دارایی ها از آنِ معبود بی همتاست و خود را فقیر الی الله ببیند، دیگر بخل نمی ورزد. اساسا تمام مشکلات ما ریشه در ضعف اعتقادی ما و باور نداشتن قیامت است. اگر واقعا قیامت و دنیای باقی و جاویدان را قبول داشته باشیم، دیگر هیچ گناهی نمی کنیم، امان از غفلت...



منبع:

1. بحارالانوار، ج 69، ص199: البخلُ أذَمُّ ألاخلَاق

۳۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی شدم و کرایه را پرداخت کردم. راننده 20 پنس اضافه به من برگرداند. مدتی با خودم کلنجار رفتم که پول اضافه را به راننده پس بدهم یا نه! وسوسه شدم که پول را بردارم اما بالاخره بر نفسم پیروز شدم و 20پنس اضافه را به راننده پس دادم.

موقع پیاده شدن، راننده از من تشکر کرد پرسیدم بابت چی؟ گفت: می خواستم فردا به مرکز اسلامی بیایم و مسلمان شوم اما هنوز مردد بودم شما که سوار شدید تصمیم گرفتم، شما را امتحان کنم و اگر بیست پنس را پس ندادید، مسلمان نشوم. اما حالا ... فردا می روم و مسلمان می شوم.

ماشین که رفت؛ تمام وجودم دگرگون شد. من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به 20 پنس می فروختم.

حکایت برخی از ما هم همین است. گاهی انقدر مشغول دنیا می شویم که حواسمان نیست شاید رفتار ما باعث دلزده شدن دیگران از دین شود. ما مذهبی ها خیلی بیشتر از دیگران باید مواظب باشیم، نکند برخوردی کنیم که دیگران آن رفتار را به نام اسلام بزنند.

مثلا گروهک تروریستی داعش کسانی هستند، که اصلا بویی از اسلام نبرده اند، اما در جهان خود را به عنوان مسلمان معرفی می کنند و باعث وحشت همه ی دنیا از اسلام و مسلمین شده اند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: ای جمعیت شیعه برای ما زینت باشید و مایه ی ننگ ما نباشید1.

گاهی برخی مومنین رفتارهایی از خود نشان می دهند که باعث می شوند، مردم به مومنین بدبین شوند، مثلا به ظاهرشان بسیار بی تفاوت هستند و با لباس های کثیف بیرون می آیند، در حالیکه در سیره نبوی می خوانیم که پیغمبر اکرم صلوات الله علیه همیشه از عطر استفاده می کردند و اسلام هم تأکید ویژه ای بر تمیزی دارد.

ان شاالله که ما جزو کسانی نباشیم که مایه ی ننگ اسلام باشیم.


منبع:

1.بحارالانوار، ج 65، ص 151: مَعاشِرَ الشیعةِ کونُوا لَنا زَیناََ و لا تَکُونُوا عَلَینَا شَیئا قُولُوا لِلنّاس حُسناََ و احفَظُوا

۲۹
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی حضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیه السلام گنجشکی را دید که به همسر خود می گوید: چرا با من معاشرت نمی کنی؟ اگر تو بخواهی من جایگاه سلیمان را با منقار خود بلند می کنم و آن را به دریا می افکنم، حضرت سلیمان از کلام او به خنده افتاد، سپس آن دو را فراخواند و به گنجشک نر فرمود: آیا قدرت انجام کاری را که ادعا کردی داری؟

او گفت خیر، ای پیامر خدا ، لیکن مرد خود را برای همسرش بزرگ می شمارد و نزد او لاف می زند و عاشق را از بابت سخنانش سرزنش نمی کنند.

سلیمان به گنجشک ماده گفت: چرا با او معاشرت نمی کنی، با آنکه او عاشق توست؟

او گفت: ای رسول خدا، او ادعای عشق می کند اما براستی دوستدار من نیست و همراه من دیگری را نیز دوست دارد.

این کلام گنجشک، سلیمان را متأثر کرد و او بشدت گریست و تا چهل روز از مردم مفارقت نمود و در خلوت به مناجات با پروردگار خود پرداخت تا قلب خود را از محبت غیر خدا خالص کند1.

خداوند در قرآن می فرمایند:

ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلِِ مِن قَلبَینِ فی جَوفِ2...

خداوند برای هیچکس دو دل در درونش نیافریده...

انسان یک دل بیشتر ندارد، اگر غیر خدا در آن بود، دیگر جایی برای خدا نیست. جایی که علاقه ی به انجام گناه باشد، دیگر جایی برای خدا نیست. خدا و گناه در یک دل جمع نمی شوند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: دل حرم خداست ، پس در حرم خدا، غیر خدا را ساکن مکن3 .

در سبک زندگی اسلامی، انسان عاشق خدا همه ی افعال و اذکارش را در جهت رضایت معشوق انجام می دهد. تجربه نشان داده انسان هایی که بیشتر سعی می کنند به خدا نزدیک باشند، بیشتر مورد علاقه ی مردم هستند، چون بیشتر در حال کسب رضایت خدا هستند و به تمام احکام الهی پایبند هستند.

ان شاالله که از خود خدا بخواهیم که محبتش رو در دل ما هر روز بیشتر کند و تمام تلاشمون رو در این راستا انجام دهیم.


منابع:

1.بحار الانوار ج14،ص 96

2.سوره احزاب ، آیه 4

3.بحار الانوار، ج 70، ص 25: القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیر الله 

۲۸
تیر
بسم الله الرحمن الرحیم
بارها پیش آمده وقتی به سالن های غذاخوری می رویم می بینیم که غذاهای دست نخورده رو دور می ریزند یا اینکه گاهی لباسی را که یک یا دو بار بیشتر پوشیده نشده را دور می اندازند به این بهانه که مدل یا رنگش را دوست ندارند! یا انواع کارهای مشابه ...

یکی از دوستان امام خمینی ره تعریف می کنند: روزی خواستم عینک امام را به ایشان بدهم، یک برگ دستمال کاغذی برداشتم و عینک را تمیز کردم و به امام دادم و بی توجه، قصد داشتم آن دستمال را مچاله کرده و دور بیاندازم که امام گفتند: آقای انصاری! اگر شما برای آن دستمال مورد استفاده ندارید ، به من بدهید، این دستمال هنوز جای مصرف دارد1.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
إنَّ المُبَذِّرینَ کانُوا إخوانَ الشَّیاطینِ....
اسرافکاران، برادران شیاطینند
2...

از مشخصات بزرگان دینی ما همین مواظبت بر اسراف بوده اما متاسفانه امر اسراف در کشور ما و بین مردم شیعه! امری بسیار عادی و رایج است. واقعا چرا؟ کشوری مسلمان با مردمی که ادعای مذهبی بودن دارند چرا باید اینقدر اسراف رواج داشته باشد؟
طبق آمار رسمی فائو سالانه در جهان 1.3 میلیارد تن غذا در جهان هدر می رود، که متاسفانه 35 میلیون تن آن در ایران دور ریخته می شود3.
البته اسراف ما ایرانی ها منحصر در غذا نیست و ابعاد متفاوتی دارد. مثلا مصرف سالانه آب در ایران 2 برابر میانگین جهانی است!
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
اسراف کننده سه نشانه دارد: آنچه در شأنش نیست خریدارى مى‏ کند، آنچه در شأنش نیست مى‏ پوشد و آنچه در شأنش نیست مى‏ خورد4.
ان شاالله که از این به بعد کمی در رفتارهای خود تجدید نظر کنیم نکند که ما هم جزء برادران شیاطین به حساب بیاییم.



منابع:
1. زندگی به سبک روح الله، ص 30

2. سوره إسراء، آیه 27
3.خبرگذاری تسنیم
4.خصال ص 121 ، ح 113


۲۷
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

مدتی پیش مطلب تکان دهنده ای درباره خمس شنیدم که من را به تحقیق بیشتر در رابطه به اهمیت خمس وادار کرد. بخشی از این تحقیقات تقدیم حضور شما دوستان عزیز می شود.

خداوند در آیه 41 سوره انفال می فرماید:

وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (٤١)

و بدانید آنچه از اشیا و اموال ( به وسیله جنگ با کفّار یا هر اکتساب و استفاده دیگر ) به غنیمت بردید پس مسلم است که یک پنجم آن از آن خدا و از آن فرستاده او و از آن خویشاوند رسول و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است ( راه هر هدف دینی و دنیوی لازم برای اسلام و مسلمین که راهیانش نیاز به آن دارند ) ( خدا مالک حقیقی آن ، و رسول و خویشاوند به عنوان امام امت مالک اعتباری طولی آن ، و گروه های سه گانه از خاندان رسول مستحقین انفاق از آنند ) 

این آیه ، در قرآن معروف به آیه خمس است. خمس که یکی از فروعات دین است ، مثل نماز و روزه بر مسلمین واجب است و کسانی که خمس پرداخت نکنند اجازه تصرف در اموال خود را ندارند چون اموال آنها مخلوط به حرام است.

امام مهدی علیه السلام فرمودند:


لعنت خدا و فرشتگان و تمامی مردم بر کسی باد که درهمی از اموال ما را حلال بداند1.( منظور حضرت از اموال ما، سهم امام است که باید کسی که خمس بر او واجب است بپردازد و اگر نپردازد، شامل این لعنت می شود.)

ممکن است این سوال به ذهن برسد که چطور مردم کسی که خمس نمی دهد را لعنت می کنند؟ برای نمونه می توان به این نکته اشاره کرد:
در فرازهای آخر زیارت عاشورا می خوانیم: اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک2 : خداوندا لعنت کن اولین ظالمی را که در حق محمد و آل محمد ظلم کرد و هر کسی که در این کار از او تبعیت کرد.
از جمله حق های آل محمد، فدک بود که آن را غصب کردند و این جزء اموال و حق های حضرت زهرا سلام الله علیها بود و در ادامه می فرماید و آخرتابع له : یعنی تا روز قیامت هر کسی حق و اموال محمد و آل محمد را غصب کند و ادا نکند ، شامل این لعن می شود؛ که خمس نیز از جمله حقوق و اموال امام زمان علیه السلام است. لذا برخی از عرفا توصیه می کنند آنهایی که در روز عاشورا ، زیارت عاشورا را با صد لعن و سلام می خوانند، صدقه کنار بگذارند، که این لعن شامل خود آن ها نشود.
بعضی فکر می کنند که چون قسط دارند یا حقوق کمی دارند، به اموال آن ها خمس تعلق نمی گیرد اما هرچند که به این افراد، خمس هم تعلق نگیرد اما باید حتما سال خمسی داشته باشند. مثلا سال خمسی کارمند اولین روزی است که حقوق می گیرد که علما تا یکسال به آنها برای خرج کردن حقوق فرصت داده اند.




منابع:

1.بحارالانوار ، ج 53،ص183 :لعنةُ الله و الملائکةِ و النّاسِ أجمعینَ علی مَن استَحَّلَ مِن اموالِنا دِرهَما

2. مفاتیح الجنان ، زیارت عاشورا

۲۶
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی خدا با کارهای بسیار کوچکی ، ثواب های بزرگی به ما می دهد. بعضی اعمال روزها یا برخی دعاهای کوچک که ثواب های بسیار بزرگی را به همراه دارند؛ انگار خدا فقط دنبال بهانه می گردد که به بنده هایش ثواب بدهد. پس چه بهتر که ما هم از این فرصت استفاده کنیم و از این ثواب های آسان استفاده کنیم و برای روز های سخت جواب پس دادن ، ذخیره هایی را از قبل فرستاده باشیم.

یکی از این اعمال به ظاهر ساده ولی پر فضیلت 4 کاری است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا سلام الله علیها یاد دادند. 4 کار بسیار ساده اما بسیار پر فضیلت.
حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: وقتی که بستر خواب را گسترده بودم، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر من وارد شدند و فرمودند: ای فاطمه نخواب مگر آن که چهار کار را انجام دهی:
1. قرآن را ختم کنی،
2. پیامبران را شفیعت گردانی،
3. مومنین را از خود راضی کنی،
4. حج و عمره ای را به جا آوری.

این را فرمود و مشغول خواندن نماز شد. صبر کردم تا نمازش تمام شد، گفتم یا رسول الله به چهار چیز مرا امر فرمودی در حالی که بر آنها قادر نیستم!
آن حضرت تبسمی کرد و فرمود:
چون قل هو الله را سه بار بخوانی مثل این است که قرآن را ختم کرده ای
چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستی، شفاعت کنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود،
چون برای مومنین استغفار کنی، آنان همه از تو راضی خواهند شد،
و چون بگویی: سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر حج و عمره ای را انجام داده ای1.
و چقدر همین کارهای ساده برای آخرت و روزی که همه از هم فرار می کنند؛ توشه ی خوبی خواهد بود.
ان شاالله که سعی کنیم هر روز خود را ملزم کنیم که مقداری توشه برای آخرت بفرستیم؛ با دعا و قرآن و ذکر و...

منبع:
مفاتیح الجنان بخش باقیات الصالحات باب ششم و کتاب بهجة ، ج 1، ص 287